
http://namehnews.ir/files/fa/news/1397/9/11/504931_618.jpg
متن قرآن, سوره 83: المطففين, آیه 1 - آیه10

http://namehnews.ir/files/fa/news/1397/9/3/502965_217.jpg

https://media.farsnews.com/Uploaded/Files/Images/1392/08/11/13920811000595_PhotoL.jpg
در گاهنامه گالشی، 15 مرداد ماه شمسی مصادف با اول نوروز گالشی است و 13 تیرماه گالشی مصادف با 13 آبان شمسی است که جشن تیرگان در این روز برگزار میشود و در حدود دو سال است که این مراسم سنتی به ثبت رسمی رسیده است.
"دل گَبِه"
محمد ولی تکاسی
باخود حرف زدن و در ذهن خود به دنبال حل مشکلات زندگی رفتن از دیرباز یکی از دل مشغولی ها و گذراندن اوقات فراغت به دور از هیاهوی شهری و مشکلات زندگی روستائیان بوده است که در لهجه گیلکی رامسری به آن "دل گَب" گفته می شود. در زمان گذشته نامگذاری افراد و مکانها حتی درختان و پرندگان و حیوانات نیز بیشتر بر اساس محیط زندگی، نوع خوراک، نوع شغل و خصوصیات اخلاقی و اجتماعی افراد انجام می شد. در این میان گوش دادن به حرف بزرگترهای قوم و درس گرفتن از تجربیات آنها که بیشتر به شکل زبانزد و یا جملات قِصار از نسلی به نسل دیگر بر سر زبانها جاری می شود، خود داستان دیگری است. در متن گیلکی ذیل به این مطلب اشاره میگردد.
جَل دَرِه حَسن خان: اُف بامُردیم اَندی ای رَه اُرَه نیا بوکوردیم، رادیو گوش بَدِم. ماهواره رَصَد بوکوردیم بِنیم دونیا دِل چه خبره!
جنگ سَرا میرزا آقاخان(پیربابو): هَمَه یِه گِل چال گِلِن!. یِه چال بُخوار یِه چال بِرین. آدم، اَندی چُم چِلا واج، گوساخ بونو مگر!.
رضی محله کدخدا: مو نود سال از خدا عمر هِگیتِم هِچ وَخت نِدی یَم:"دُشمن تی دل دوست باباشِه، بیگانه سگ دیوانَه!.
چاپُلا بیجار سر میرآب: وَختی، ای حرفهایَه آدم ایشناوَنِه، آدم سر اُسبوج می یَرِه!
سِد مَحلّه کَش گرما دیم آدِم: ایشان اَندی کَسِن کَسِنِ رِه پُرَنِن. : اَمِرَره خا فایده ندارِه و ندَشتِه الهی هَندَه هورو!.
ییلاق مِشتی خانم: زمانه طوری بابا دِ اَمِه خوشتِه ییلاقَم شا نوتونیم اَندی خرج گرانا با!.
لَمتر دوروگو مشتی آقا: خدایا تِرِه گواه گَرَم. ای کَلِمهگِه دِ راست گوتِه دَرِم: "اُشان خوشتِه جیبِ رِه کیسه بُدوتِن. نه تی دل دوستِن نه می دل دوست".
چور سَر حاج آقا: تا با چنین قایدَه(قاعده) با، همیشیک دُشمن، دُشمندی بوکورده، دوست هم دوستی.
تنگدره میرزا آقا توکّل بگوته:
قدیما بی حق نابان گوتِن: " گاو اُشکامِه تِرَرِه گوشت نوبونو - کُهنه دُشمَند تِرَرِه دوست نوبونو".
الهی آخر و عاقبت همه ما را به خیرا کُن. همه بوگین الهی آمین.

http://roozplus.com/files/fa/news/1397/7/14/95126_198.jpg

http://cdn.lahidjan.com/wp-content/uploads/2015/06/varza-jang-7.jpg

https://cdn.mashreghnews.ir/old/files/fa/news/1390/5/12/83109_934.jpg
گاو نر را به زبان محلي بعضي از نواحي شمال کشور ورزا مي گويند ، "ورزا جنگ" از گذشته هاي دور به هنگام فراغت از كار هاي زراعت و كشاورزي و مناسبتهاي مختلف تر تيب داده شده است .
مشرق-- قبل از مسابقه گاو هاي نر را آ ماده مي كنند و براي اينكار سير خام را به شاخ هاي گاو آغشته میکنند تا ضربات شاخ موثر تر و تيز تر گردد، صاحبان ورزاها دقت زيادي نسبت به اين حيوانات بكار میبرند و پس از آرايش دادن ، ورزا را با طنابي که به دور گردن حيوان حلقه شده به ميدان مبارزه مي آورند و با بگردش در آوردن آنها در ميدان مبارزه ورزاها حمله ورمي شوند و يكديگر را مي فشارند.
گاوداران نزديك آنها قرار گرفته و گاوهاي جنگي خود را تحريك ميكنند و جنگ انقدر ادامه دارد تا آنكه يكي از ورزاها فرار كند، يا بيفتد و يا اينكه شديدا مجروح يا مقتول شود.
منبع:
![]()
![]()
http://iranbirdwatching.ir/uploads/gallery/comthumb/201/dscn6582.jpg
نام انگلیسی : Lesser Spotted Eagle
نام فرانسوی : Aigle pomarin
نام علمی (لاتین) : Aquila pomarina
عقاب خالدار کوچک (عقاب جنگلی) با نام علمی AquilaPomarina جزء پرندگان شکاری و گوشتخوار است که 60 تا 65 سانتی متر طول دارد و دارای طیف وسیعی از تنوع رنگ از قهوهای تیره تا روشن است زیستگاه این پرنده اغلب در نزدیکی آب و بیشتر در مناطق پر درخت و دور افتاده با فضای باز به سر برده و روی درختها آشیانه میسازد.
پراکندگی :
عقاب جنگلی از جمله پرندگانی*ست که تابستان*ها در ناحیه دریای خزر نسبتا فراوان بوده است ، اغلب به صورت مهاجر عبوری در شمال غرب ایران دیده می شود و اما در حال حاضر عقاب جنگلی از جمله شکاری*های کمیاب ایران محسوب می شود .!

https://static1.rokna.net/serve/rCRauuzzRnrP/Db2f077dXpA,/1__hamgardi_201708_006ba.jpg

https://static1.rokna.net/serve/lWuunLBw6vhg/Db2f077dXpA,/1__hamgardi_Capture.png

https://static1.rokna.net/serve/s7ATK8I5Ke4X/Db2f077dXpA,/1__hamgardi_%DB%8C%D9%84%D8%A7.png


https://mohammaddarvish.com/desert/wp-content/uploads/DSC02172-1-300x225.jpg
کِرسنگ دیار و شاداره چِکه
(Kerseng Diar) و (Shadare Cheke)
محمد ولی تکاسی
مقدمه
انسان از زمانهای گذشته با انجام کشاورزی و اهلی کردن حیوانات و به تَبَع آن تهیه آذوقه و ذخیره زمستانی خود همواره در پی یافتن مکانهای مناسب تر و آب و علوفه بیشتری بوده است. در حال حاضر نیز ما شاهد کوچ ایلات و عشایر کشور در فصلهای مناسب برای دست یابی به آب و مراتع مرغوب هستیم. کوچ کردن و مهاجرت در زمان های گذشته نه فقط برای تهیه آذوقه و مراتع و چراگاه های بهتر برای کشاورزان و دامداران بلکه برای استفاده از آب و هوای مناسب تر و تولید محصولات کشاورزی دیم نظیر گندم و جو در اراضی ییلاقی نیز بوده است. در پی یافتن مکان های مناسب و زمین های حاصلخیز که در اراضی ییلاقی بوفور یافت می شدند مردم رفته رفته با استفاده از مصالح محلی و معماری سنتی در ییلاق خود خانهای ساخته تا از گزند سرما، باد و ریزش نزولات جوی در اَمان باشند.
کوچ مردم سخت سر( رامسر)
در منطقه شمال کشور به ساکنان مستقر در آبادی ها و روستاهای جلگهای گیلان که اغلب برنج کار بودند و به کار کشت و زرع در اراضی حاصلخیز اشتغال داشتند "کاس سی" و به دامداران ساکن در مناطق کوهستانی و برفگیر نیز " کاس بی" و در عصر حاضر "گالش" گفته میشود. کاسسیهای کشاورز بعد از کاشت برنج و انجام امور زراعی خود و شستن بدن گاو نر زمینکاری( لهجه گیلکی رامسری: لاک آو زَئن) در اوایل خرداد ماه برای فرار از گرمای شَرجی و سالم ماندن از نیش حشرات(نظیر مالاریا، پشه دراکولا و ...) و بیماریهایی نظیر وَبا( لهجه گیلکی رامسری:گرمی ناخوشی) و کشاورزی نظیر کشت سبزیجات، گندم و جوی دیم به همراه دامداران و صاحبان حرفه نظیر آهنگر، کوزهگر، نجّار(کَچه تاش، چوتاش)، نمد مال، کلاه مال و خواربارفروشان به سمت ییلاق جواهرده و یا اشکورات کوچ میکردند و تا زمان دروی محصول برنج خود اغلب تا اوایل نیمه دوم شهریورماه در ییلاق و در خانه های زگالی دست ساز با استفاده از گِل، کاه گندم، چوب (اغلب از درخت راش) و پوشش مناسب لَت پوش در سقف اقامت میکردند.برخی از خوانین و مالدارها نیز به دلیل استفاده از آب و هوای مناسب به همراه خادمین خود به ییلاق مهاجرت می کردند و حتی در زمانی سادات کیایی مَلاطی(رودسری) روستای بامسی(اوش بام) و یا جواهرده تنهیجان را برای رسیدگی به کار مردم در فصل گرما بر می گزیدند. تاجران رودباری، طالقانی هم از راه قزوین و اَلَموت خشکبار و نمک خوراکی را به ییلاقات جواهرده و اشکور می آوردند و در عوض تجهیزات اسب مثل پالان و نعل، نمد، حصیر و محصولات لبنی و غیره را به منطقه خود برای فروش می بردند.در حال حاضر با رویکرد زندگی روستایی به جذب گردشگران از حال و هوای گذشته زیاد خبری نیست. این مناطق به دلیل آب و هوای سرد کوهستانی در منطقه اغلب از اردیبهشت ماه تا حداکثر اواسط مهرماه به صورت خوش نشینی و گذراندن اوقات فراغت در آخر هفته ها توسط مردم محلی و اطراف شهرستان رامسر مورد استفاده قرار می گیرد. خانه های بتنی به دور از هر گونه تطابق با محیط و شرایط آب و هوایی منطقه و با تجهیزات اقامتی نه چندان مناسب صِرف کرایه دادن به مسافران و گردشگران جهت کسب معاش و روزمرهگی بر منظره روستاهای قدیمی شهرستان رامسر سایه افکنده و کمتر نشانی از آرامش و گذراندن اوقات فراغت و استراحت در آن میتوان یافت. این در حالی است که هنوز زیرساخت هایی نظیر راه های دسترسی مناسب به روستاهای ییلاقی، بهداشت و جمع آوری زباله ها و فرهنگ سازی و آموزش مردم جهت جذب گردشگران هنوز در آغاز راه است که نیازمند توجه جدی ده دارها، ده یارها ، مردم محلی و مسئولین دستگاههای دولتی می باشد.
در زمان گذشته انجام عمل کوچ با ایجاد تمهیدات و مقدماتی همراه میشد و کار اصلی کوچ دادن کشاورزان را چارودارها(چهارپاداران) محلی انجام میدادند. مالدارها(صاحبان چهارپایان) و چاروداران جهت شناسایی راهها و مسیریابی صحیح در زمانهایی که جنگل را مه غلیظی فرا میگرفت و یا هوا نامساعد میشد، علائم و نشانه هایی در بین مسیر خود را شناسایی و یا ایجاد میکردند و با تکیه بر آنها مسیر درست خود را پیدا می کردند. اغلب نامگذاری ها بر اساس شکل ظاهری و سختی و آسانی مسیرها برگرفته از اسامی و نامهای محلی است که نیازمند بررسی های کارشناسی و انجام پژوهش ها و تحقیقات میدانی بیشتری است.
کوهنوردان و جنگل نوردان امروزه با نصب نرم افزار ساده GPS بر روی موبایل و ثبت نقاط مسیر خود به راحتی می توانند نقشه مسیر را با دقّت کمتر از یک متر محاسبه و ترسیم نمایند.
مسیرهای مالرو و قدیمی جواهرده رامسر
الف) از راه رودخانه( روخانه راه)
1-فاته خانی شر-پسه رولات-کلالُم-نرنا-پوسه لسه-حسن نیشکه-سُمسه کش-لرگ په-ترنگ پشت-لتره کش-ترامه گه دشت- کافر گولو-کُل سم-اژده لم-تولئن چال- تیجه میر-بابُران(چشمه آب خروم پشته اوه)- دوشان کو – ایلتاسره – چوتک – بازه رش- فیلیک دم- پوداره سر(جیری میدان) - جوردی.
2) راه مخصوص مردم گاورمک از راه پوله راه
گاورمک-شرکت جهان-لوکه چهر- سیم- لم سره- خشکه حالگه پشت- ترنگ پشت-لتره کش-ترامه گه دشت- کافر گولو-کُل سم-اژده لم-تولئن چال- تیجه میر-بابُران- دوشان کو – ایلتاسره – چوتک – بازه رش- فیلیک دم- پوداره سر(جیری میدان) - جوردی(جواهرده).
3) مسیرهای فرعی
اردئه بن-چوکاسره پشته-تمیجان کری- نیسه لم –شاداره چکه- راشمه دره(آبشار بین راه جواهرده) – بارجه لم –چکه لم – ایسپه تاشه – کِرسنگ دیار– چاکه دشت- زه لم – تولیگه چال – ایس پرک – چوشمه آوه کش.
ب) از راه کوه (رَجه راه)
1-تَلاکین-کُنِه پُتَک- پُتَک – دوراگه سر(دوراگه سه)
2-توبن – وجره گه بن- دوراگه سر
3-دوراگه سر-پسه رو- زیارتگه سوسه- گل برده گه رابن- پُتَکه روخانه- پُتک(تازه پتک)-
4-تلاکین- کُنِه پتک- تازه پتک-چشته کو- ول اوهگه سه- زمی گه سه-جورحلگام پشته- سکته سه- به هاله- تیرانی-آهین پُچان- سرگله (سرخه گله چاک)-پلنگ بوته مالگه-سیه تول- دوتر مارگردان- تُساکله سره- خریزانه بن-وازوازانه تنگه-بارگا (جیر بارگا،کنه بارگا)-جور بارگا(تازه بارگا)- هسی هاله- چاله سه- گل ورگنه-تاشه گوش-سرپشته-دوهاله خانی-داردچین لاکه-یه هاله خانی-چینی کوه-بی خدا کش – سیرسی-کلجاره گه دشت-جور جیرکوه-کینوره دره-سلمله پولو-پشتوسو- سلمل(محل استخر بزرگ آب)- اسله سه – جوردی(جواهرده).
پ) جاده آسفالته از رامسر
1-رامسر- لات محله(خ شهید بهشتی) – اشکونوکوه- من لات- بامسی- ولگام لَم( محل گیاه پیچک)- دُرمُد- راشمه دره(آبشار بین راه جواهرده)-زرودک( زوره)- جیرکوه- سَلمَل-فیل دم(فیلیک دم)(دریاچه قو)- جوردی (چشمه آب علی و ابتدای جواهرده ).
شاداره چکه:
بلندمازو با نام علمیQuercus castaneifolia درختی است از تیره راش (Fagaceae) که به طور کلی از نظر قطر و ارتفاع ، بزرگترین درخت جنگلهای شمال محسوب میشود.
این درخت، مخصوص جنگلهای قفقاز و خزری است و در جنگلهای شمال ایران از جلگههای ساحلی تا ارتفاعات بالایی و از جنگلهای گلی داغ و گلستان و گردنه چناران تا آستارا پراکنده است. قطر آن تا 5/3 متر و ارتفاع آن تا حدود 40 متر(معادل با یک آپارتمان 15 طبقه) نیز می رسد.
مهمترين رويشگاههاي اين بلوط منحصر به فرد ايراني را بايد در جنگل خيرود و گلنرود نوشهر، ارتفاعات مينودشت، گلبند و … دانست. جالب است كه بلند مازو در فرهنگ عامهي مردم شمال حسابي جا باز كرده كه يكي از نشانههايش، اسامي متعدد محلياست كه براي اين آسمان خراش سبز و استوار به كار ميبرند. به عنوان مثال در كجور آن را سياه مازو، در اطراف رشت (اشپر)، در طوالش (مايزو)، و در ديگر نقاط نيز میزی و موزی خطاب ميكنند.که نباید آن را با واژه گیلکی "موز" به معنای کوه اشتباه گرفت[1].
این درخت بزرگ در نیمه راه جواهرده بعد از تمیجان کری(بامسی) و قبل از آبشار بزرگ بین راه جواهرده(راشمه دَره) قرار داشت که تقریبا از اشکونکوه قابل دیدن بود و مسیر پیاده روی را برای چارودارها و مردم عادی نشان می داد.
کِرسِنگ دیار
"کِر سنگ" در لهجه گیلکی رامسری اغلب به سنگ ها و چیزهای خشک و شکننده گفته می شود که از قَوام و استحکام زیادی برخوردار نیست."دیار" نیز به معنای دیدن و مشاهده شدن است. سنگ بزرگی در کنارجاده از راه رودخانه صفارود(سوآو رود= رودی به سمت نور)، قبل از چاک دشت وجود داشت که گاها محل استراحت چارودارها و مردم عادی نیز میشد و در آنجا غذا میخوردند و به آن "کِرسنگ دیار" گفته می شد.
منابع مورد استفاده:
1--غدیری،جلیل- فرهنگ گویش محلی رامسری(دوسویه)- تهران- انتشارات راه ابریشم- 1386
2- آقای کریم محتشم کریمی.
3- محمد درویش. بنويسيد:«بلند مازو» ؛ بخوانيد: «آسمان خراش!.
3- محمدولی، تکاسی. کتاب در حال ویرایش: "رامسر در آینه گردشگری".
[1] - چوب بلندمازو سخت و محکم و نفوذ ناپذیر است و برای تهیه تخته بشکه به کار میرود. در مصارف روستایی برای ساختن در و پنجره و ستون و تیر ساختمان و همچنین در ساختمان کَندُوج (انبار برنج) و تهیه لَت برای پوشش خانههای روستایی مصرف میشود (ثابتی، 1382). از چوب آن همچنین برای کشتیسازی و تأسیسات آبی و ساخت تراورس و پارکِت استفاده میشود. بلندمازوهایی با دوایر سالیانه باریک که بافتی سست و سبک دارند، برای مبلسازی، نجاری، بشکهسازی، تهیه چوب معدن، تختهلَت و روکشسازی به کار میروند. چوب بلندمازو، نیمه سنگین تا سنگین با چگالی ۶/٠ تا ٩/٠ گرم بر سانتیمتر مکعب و کمابیش ترد و نیمه سخت با قابلیت شکافخوری خوب است. مقاومت طبیعی آن تا حدی زیاد و کار با آن آسان است (سلطانی، 1381).

![]()
گیاه هزارخار( Cousinia spp) از تیره Compositaea و کاسنیان است.

http://shomalgardi.com/wp-content/uploads/2015/10/%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1-.jpg
زبانزدهای گیلکی رامسری (شماره80)
( کمتر شنیده شده)
1- کولاک دُم بَر(بِگیر) باش تا آسمان
دم باران را بگیر تا آسمان بالا برو.
کنایه: شدت بارندگی
2- کولاک علی بوگوتِه
باران یا علی گفت.
کنایه: شدت و زمان بارش زیاد شد
3- خدا لِنگ بَتِه(گیته دَره).
دارد پای خدا را می گیرد.
کنایه: افراد قد بلند.
4- دِ خانه نی یَنِه اِمشُو تی عُروسی یَه!
دیگر به خانه نمی آیی امشب عروسی ات است!.
کنایه: کتک خوردن بچه ها توسط والدین در اثر شیطانی کردن.
5- مرغانه دار کِرک مُثان هیتَه جار جیر شونِه(دِرگا دُرون شونِه).
مثل مرغی که می خواهد تخم بگذارد بالا و پایین می رود(بیرون و داخل می رود).
کنایه: سراسیمه شدن(بودن)، هیجان.
6- چوم چوم دِ نوتونه
چشم، چشم را نمی دید.
کنایه: شدت تاریکی و یا مِه گرفتگی.
7- ریش دار کِرک.
مرغ ریش دار
کنایه: آدم دورنگ .
8- خدایا ای دَسِ اُ دَس مُختاج نوکون
خدایا این دست را محتاج دست دیگرم نکن.
کنایه: عدم همدری و عدم کمک به دیگران.
9- کرم از درخته.
کرم از درخت است.
کنایه: ریشه از اصل و بنیان خراب است. ذات فرد بد است.
10- اَززَ سیاکوری بِیَرده(بِی یَردَرِه).
انگار قحطی آورده است.
کنایه: کمبود غیر واقعی
11- چیزی که شود پاره دیگر وَصله بر نمیداره
چیزی که پاره شود دیگر وصله بردار نیست.
کنایه: دل شکستن هنر نیست تا توانی دلی به دست آور.
12- کَسا کوتی زَئن
بالا و پایین رفتن و زحمت کشیدن.
کنایه:تلاش زیاد کردن

http://img8.irna.ir/1396/13960802/82706784/n82706784-71947161.jpg


https://media.mehrnews.com/d/2017/10/07/3/2597536.jpg
گورستان ایزگام دشت جنت رودبار رامسر یکی از گورستان های تاریخی مازندران است که گمانه زنی در آن بر اساس برنامه تحقیقاتی و شناسایی اضطراری پژوهشی در سال ۱۳۶۸ انجام شده بود و مشخص گردید که آثار کشف شده متعلق به دوران آغازین سده هزاره سوم قبل از میلاد موسوم به عصر آهن ۱ و ۲ است.
یک بار دیگر از چهاردم شهریورماه 1396 برای تعیین حریم و عرصه، مطالعه و مستندسازی منطقه و تهیه پرونده جهت ثبت این اثر در فهرست آثار ملی کشور مورد کاوش های باستانشناسی قرار گرفت.
*تعدادی از آثار کشف شده در موزه مردم شناسی مجتمع فرهنگی شهدای رامسر در خیابان سخت سر در معرض دید عموم قرار داده شد است.
معرفی سایت ها و جذب گردشگر اگر بر اساس اصول علمی و فنی انجام نشود در درازمدت علاوه بر نابودی منابع منجر به ایجاد مشکلاتی برای جوامع محلی و عدم رضایت گردشگران نیز خواهد شد که در بافت های تاریخی و فرهنگی کشور نظیر جواهرده ما شاهد آن هستیم. توجه به زیر ساخت ها از جمله راه دسترسی آسان، بخش حفاظتو مرمت اشیای پیداشده و درآمد و اشتغال جوامع محلی از ارکان اصلی جهت پشتیبانی و تداوم کار یک سایت گردشگری می باشد که نیازمند برنامه ریزی جامع و دقت بیشتر کارشناسان و مسئولین فرهنگی استان و شهرستان است.
منبع:
1- ایرنا http://www.irna.ir/fa/News/82706784
2- باشگاه خبرنگاران جوان https://www.yjc.ir/fa/news/6294478/

http://s2.picofile.com/file/8264027592/00000.jpg
جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسيد
دل به جان آمد و او بر سر نازست هنوز
گرچه بيگانه ز خود گشتم و ديوانه ز عشق
يار، عاشق كش و بيگانه نواز است هنوز
همه خفتند به غير از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه ديوانه دراز است هنوز
این چه سوداست عمادا که تو در سر داری؟
وین چه سوزی است که در پرده ساز است هنوز

http://www.parsnaz.com/upload/84/0.679515001396614244_parsnaz_ir.jpg
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او. تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم.
روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم. خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم.
(رهی معیری)

http://digiato.com/wp-content/uploads/2017/09/HHP-Green-Galaxy-Results-Pic1-600x450.jpg
یادگاری ما به زمین این نباشد!!!!!!!!!!!!!!!!
http://www.dana.ir/File/ImageThumb_0_608_458/1298854
در سخت سر قدیم بازار بزرگی در منطقه تنهیجان(تمی جان کری) و منطقه جواهرده (جوردی) وجود داشت که تاجران رودباری، طالقانی و قزوینی از راه کوه ها و اشکورات نمک(روبری نُمک)، خشکبار(کشمش، فندق و لوبیا، عدس و غیره) به همراه پارچه، زیورآلات و ظروف مسی و غیره را آورده و کالاهایی نظیر وسایل چوبی آشپزخانه هنر چوتاش ها(کچه تاش ها)، برنج، گندم، ابزارآلات آهنگری نظیر داس، تبر غیره ساخته دست سغل گران را با خود همراه می بردند. این افراد به همراه چارودارها که به حمل و نقل بارها و افراد در هنگام کوچ از قشلاق به ییلاق و برعکس می پرداختند از مشتریان پر و پا قرص نعل بندها و پالان دوز ها بودند. در خورجین پالان قاطر و الاغ طالقانی ها هم از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا می شد و دوای هر دردی را داشتند.
اما امروزه متاسفانه هنر پالان دوزی در شهرستان رامسر و ییلاقات اطراف آن به ورطه فراموشی سپرده شده است و قاطر داران بیشتر آن را از شهرهای دیگر استان گیلان و مازندران تهیه می کنند.
از کاربرد پالان در زندگی گذشته مردم سخت سر چند زبانزد ذیل به یادگار مانده است:
*خَره با پالان نیشنَه سَنِن! (یعنی خر را با پالانش نمی شناسند).
*پالان دوج هِچ وَخت خوشته خایَه دَرزن نزنه(پالان دوز هیچ وقت به بیضه خود سوزن نمی زند).
*خر هو خرَه وی پالان عیوضا با!(خر همان خر است پالانش عوض شده است). این زبانزد فارسی است.
ادامه مطلب
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/2/22/7997516_251.jpg

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، مهرزاد خلعتبری دهیار روستای بوم گردی جنت رودبار رامسر با بیان این روستا مهد گل گاو زبان ارگانیک کشور است به مزایای چهاردوره برگزاری پنجمین جشنواره ملی گاو زبان اشاره کرد و گفت: ثبت گیاه دارویی گل گاو زبان به شماره ۱۲۲۵ در سازمان میراث فرهنگی و همچنین گردش و تحول اقتصادی مردم این منطقه شده است.
روستای جواهرده نیز مانند دیگر روستاهای بین راهی رامسر به جواهرده و روستاهای ییلاقی دهستان جنت رودبار مهد پرورش گیاه گل گاوزبان ایرانی(EQUIOUM SP.) و به صورت ارگانیک است.
White Borage, Starflower
سلام گل گاوزبان سفید خواص گاوزبان معمولی دارد؟
خیر، در گیاه گل گاوزبان بیش از 16 نوع ماده شیمیایی در قسمت های مختلف ریشه، ساقه، برگ ها و گل شناسایی شده است که بر اساس نوع گونه های گیاهی، منطقه رویشی و استرس های آب و هوایی مقدار آنها در استان های مختلف کشور متفاوت است.
بررسی ترکیبات فرار در گلبرگ و پیکره رویشی و استحصال ...
B. officinalis گونه اروپایی

این افراد مشورت نمیکنند. به هر دلیلی برخی حتی کتاب نمیخوانند، به اینترنت سر نمیزنند و فیلم نمیبییند. به نظر میرسد آنها قبل از اینکه حرفی را بزنند یا متنی را بخوانند با کسی مشورت نمیکنند و از آنها نظر نمیخواهند.
در جوامعی که دروغ ناپسند نیست تیشه بر ریشه اعتماد و صداقت افراد درست کار زده می شود. اگر مسئولی دروغ بگوید و نتواند به حرفهایش عمل نماید با دست خود ریشه بی اعتمادی را در اذهان مردم پرورانده و نهال بدبینی را در دل آنها می کارد.
http://dc161.4shared.com/img/Jcaqw6Dtce/s3/14c8cbb9188/salmal1

http://media.snn.ir/download/image/ejtemaee/%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1%202.jpg
http://dc161.4shared.com/img/DsjWP4f4ba/s7/14c8cbb9d40/salmal2?async&rand=0.9070868297829064
سَلمَل
یکی از روستاهای بین راهی در نزدیکترین مسیر به جواهرده و "فلیک دُم(فیل دُم)" از آخرین گذرگاههای جاده قدیم چاروادارها از راه کوه(رَجه راه) است. راجع به وجه تسمیه آن سندی در دست نیست.احتمال می رود واژه "سَلمَل" از دو کلمه سَل به معنای اِستَل(استخر) و مَل گرفته شده باشد که به معنای آبی است که جریان ندارد و نیازمند پژوهش و بررسی های بیشتری است.
سَلمَل از توابع بخش مرکزی رامسر از دهستان سخت سر می باشد. بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران جمعیت آن 11 نفر(5 خانوار) در سال 1385 شمسی بوده است.این روستا با چشم اندازی زیبا از جنگل(چوتوک و مِن دامان) و کوههای اطراف خود با بیش از 100 خانوار هرساله پذیرای مسافران و گردشگران و افراد عاشق طبیعت زیبای ییلاقی می باشد.
بازمانده های آسیاب آبی قدیمی در مسیر رودخانه به سمت فلیک دُم،وجود یک قبرستان قدیمی(به احتمال قبر مادر یزید=آتشگاه زرتشتی)، چشم انداز "کینه رود" با ساخت ویلاهای مدرن در آن و زندگی سنتّی در خانه های زگالی از مشخصه های بارز و جالب آن به شمار می رود.
وجود کَند و کاوهای غیر اصولی و کشف سکه های نقره از قبور آن نشان از آبادبودن و قدمت کمتر از 2000 ساله این منطقه دارد.
فروش سبزی محلی، رب و ترشیجات،محصولات دامی و لبنیات ، گردو ، فندق ، سیب ترش و نان محلی ماهی تابه ای از سوغات این منطقه توریستی می باشد.
مردمان این روستا با قلبی صاف و دلی پاک همگام با حفظ محیط زیست نسبت به تغییر ات اساسی و ساخت و سازهای جدید در ابنیه خود اقدام کرده و فضایی سرشار از آرامش و امکانات مُکفی جهت پذیرایی و استراحت مسافران بین راهی جواهرده رامسر را فراهم نموده اند.
کوهنورد: یه قاطر کرایه بوکونیم بیشیم تا لپاسر
کوهنورد: یک قاطر کرایه کرده و تا لپاسر برویم.
یِه گل : اسب کرایه باری 60 هزارتومان
یه گل: کرایه اسب هر بار 60 هزارتومان
کوهنورد: چی خبره مگر گبر گور پیدا کُردِم گنج سر نیشتیم!!
کوهنورد: چه خبره! مگر گورهای گبری پیدا کردم- سر گنج نشسته ام.
یِه گل: مو خا دانم تو شادره رایَه یاد بَری بعد بیشی سر وقت گبر گورشان.
یه گل: من که می دانم تو داری می روی راه را یاد بگیری بعد سر وقت گورهای گبری برای کندن آنها بروی!
کوهنورد: اَمه چها نفریم خنیم بیشیم تا لپاسر آب و هوا عوض بوکونیم آخرش چند؟
کوهنورد: ما چها نفر هستیم می خواهیم تا لپاسر برویم اب و هوا عوض کنیم آخرش چند قیمت می دهی؟
یه گل: چون شما شیناسِه تی جَد اَندر جَد شیناسَنِم آخرش 40 هزار تومن.
یه گل: چون شما را می شناسم و جد اندر جد شما را می شناسم آخرش 40 هزار تومان.
کوهنورد نیز با مشورت دوستانش قبول کرده و نصف مبلغ را پرداخته . کولبار کوهنوردها را بار قاطر کرده و همراه یه گل به عنوان راهنمای گروه به طرف لپاسر راه می افتند.
در بین راه قاطر چموش چند بار از مسیر خارج شد که با همکاری گروه دوباره به مسیر بازگردانده شد.
ناگهان زنبوری برماتحت قاطر نیش جانانه ای زد طوری که قاطر کل مسیر سربالایی از باغدشت تا نزدیک لپاسر را با بار دوید و در بین راه نیز هراز چندگاهی یکی از کوله های کوهنوردان را به ته دره پرت کرد تا سبکبارتر شده و بهتر بتواند بدود.
کوهنوردان نفسشان بند آمده بود. با نگاهی غضبناک به یه گل نگاه کرده و جریمه از دست رفتن کوله ها و غذایشان را از او می خواستند.
یه گل: با خونسردی دستی به سر قاطرش کشید و گفت تو که از اول نمی خواستی با ما بیایی پس چرا اینقدر جو خورده بودی؟
کوهنوردان نیز یکی شده و یه گل را به قاطرش بستند تا روانه لپاسر گردد و از آنجا برایشان آب و آذوقه تهیه نماید.
نتیجه اخلاقی:
" آزموده را آزمودن خطاست"
*توجه:
با خبر شدیم آقای یِه گل اسب خود را با قیمت مناسب جهت تاکسیدرمی و نصب در موزه در معرض فروش گذاشته است.
https://dc699.4shared.com/img/01sicvfwca/s24/16265cf9630/__online?async&rand=0.2532230876145791
عکس: محمد ولی تکاسی
http://ramsarnovin.ir/wp-content/uploads/2018/03/photo_2018-03-24_23-04-52.jpg

نثر گیلکی رامسری:
دِبار، مُردوم خوشِته عیدَرِِه آدابی دَشتِن، دست و پایَه حینا نیانِبان ، پنجکِ گرما شونوبان،مُرغانِه جنگ، عید دیدنی و پول عیدی وِِچِن. , وَچه گل شان کَسَنِ هَمرَه شاد بان.
عید میجال ، سال تحویل موقع همه دست به دعا بونوبان.خوشتِه سلامتی یَرِه ، همساده، تمام فک و فامیلِ رَه دعا کُردِن.
خدا بدارِه ، برکت ویشتَرا باشِه، مال و مِنال ویشتَرا باشِه. بعضی ها یِه خونِ کولَه نِدارِن(فرزند ندارند) تا وی هَمرَه عید بوکونِن.سیزده بِدَر بَشون به صحرا.
امَّه مردوم هَندَه دُو دُو کانِن.دل شاد نِی یَن. دنیا خیلی به دُوسِن نِیَه . بَن تی سَر طالع چی داَرِه هونو بهتره از خدا بِخِهی.
خدایا هرچی مریضی یَه، هرچی درد و بِلایَه از همه ما دورا کُن.
هرچی خاطرخوایَه، دل دوستِ شانِ به هم برسان.
پدر: وَچه گَل شان کمتر سر و صدا بوکونین، مو یِه کُناسَه بزنم. نوبو بیر دارِم. به گمانم سوتِب بوکوردِم (بیاردِم). می تمام اَجارِ بدن درد کانِه.
پدر: بچه ها کمتر سر و صدا کنین . من یک چرت کوتاه بزنم. تب دارم. به خیالم سینه ام خس خس می کند. تمام استخوانهایم درد می کنند.
مادر: به گمانم دوگشُب دِرگا تی وینی لوکا دل باد بوشا.مرکه یِه گب بزه شیش ماه بنیشتِه (کین نِشیر بِبی) . حرف بی ربط آدِم درد کانِه.
مادر: به گمانم دیشب در بیرون از خانه داخل بینی دماغ تو باد رفته است.آن مرد یک حرف زد تو شش ماه در خانه نشستی. حرف بی ربط برای انسان قابل تحمل نیست.
پسر: پَئر جان این هم از علامت پیری یَه، پیری زودرس
پسر: پدر جان این هم از علامات پیری است. پیری زودرس.
مادر: بچه ها سر و صدا نوکنین شمی پَر یه کم بُخواسِه. دوگشب به گمانم گرزه وَچه شیر دَاده با(با تمسخر).
مادر: بچه ها سر و صدا نکنین پدرتان کمی بخوابد. دیشب به خیالم داشت بچه های موش را شیر می داد(با تمسخر).
پدر: وَرِس مِرِ بابُر مریض خانه.
پدر: بلند شو من را به بیمارستان ببر.
مادر: نخوانه . یه کم سوپ بَنَم، یه کم هم جوشنده چاکردم بخور ان شاءالله خوب بونِه. الن داروشان ماده موثره کمه خیلی خوب نِیَن. گچ گُدِه شان ویشته آسیب زَننِ تا چاقا کونِن..
مادر: نمی خواهد.یه کم سوپ گذاشتم و یه کم جوشنده گیاهی درست کرده ام بخور ان شاءالله خوب می شوید. الن داروها دارای ماده موثره کمتری هستندو خیلی مناسب نیستند.گلوله های گچی اند که بیشتر آسیب می رسانند تا درمان کنند.
پدر: خدایا مِرِه دَس هِش چانوکون. اول پاک بوکون بعد بیامرز و خاک بوکون.
پدر: خدایا من را محتاج این و آن نکن. اول گناهان من را پاک کرده و بیامرز بعد زیر خاک ببر..
به حق هرچی قشنگ کیجایه بوگین الهی آمین.



