نام فردی است اهل لمتر که دروغ های شاخدار زیادی را به مناسبتهای گوناگون در محافل و مجالس می گفت. از آن دروغ هایی که
با باربند لاخُند گرد نَِیَنِه با(با طناب باربندنمودن اسب نمی توان آن را جمع نمود).
ایشان بسیار بذله گو بود و حرف دلش را با مزاح و شوخی بیان می نمود.
"اگر شما هم مطالبی را از ایشان از زبان پدربزرگ و مادر بزرگ های خود به یاد دارید می توانید برایمان ارسال فرمایید تا با نام خودتان در این تارنما قرار گیرد."
با تشکر
محمد ولی تکاسی
mwtokasi@yahoo.com
1- هرکی جار بوشا د جیر نیانِه هوتو جات تَر شونو
هر کسی بالا رفت دیگر پایین نمی آید همانطور بالاتر می رود.
2- رامسر دل تمساح ّبِدی یَن
در داخل رامسر تمساح دیدند.
3- ایشان هرچی گونِن عمل کانِن!
اینها هرچه گفتند عمل کردند!
خرسه زمین زه
به قدری قدرت داشت که خرس را بر زمین می کوفت
اب پندامه کرد کبودی دریا من زد
آب جمع می شد و به وسط کبودی دریا می زد.
دیبار هی کویه خد پوچا وچکنبام
در گذشته ها این کوه را مثل گربه بالا می رفتم
با تشکر از رعیت ( .نام.................)
و ......
