


https://seeiran.ir/wp-content/uploads/2017/05/210.jpg
https://www.bloghnews.com/images/docs/000216/n00216897-r-b-001.jpg
منطقه جنّت رودبار رامسر
در روزگاران گذشته بخشی از گرجیان تاریخی به شمار میرفته است. به عبارتی دیگر منطقۀ جنت رودبار منطقهای ییلاقی و کوهستانی است که پیش از این جزئی از بخش بزرگتری بوده که با نام گرجیان خوانده میشده است. پس از اینکه نام گرجیان از صفحۀ ضمیر و از روی نقشه پاک میشود قسمت ییلاقی آن دست به مانند بخش جلگهای منطقه به گلیجان ضمیمه میشود. پس از آن در اثر گذر زمان از منطقۀ گلیجان نیز جدا شد و به عنوان یک دهستان مستقل به شهر رامسر پیوست. این استقلال و جدایی از منطقۀ گلیجان برای دهستان جنت رودبار در سال ۱۳۵۸ هجری شمسی رخ داد. پیش از آن رامسر نیز بخشی از تنکابن به شمار میرفت. در حال حاضر جنت رودبار بخش و دهستان جنوبی شهر رامسر را تشکیل میدهد و پهنۀ وسیعی از خاک این منطقه را به خود اختصاص داده است.
چورته:
روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان رامسر در استان مازندران ایران.این روستا در دهستان جنترودبار قرار دارد . این روستا در حدود ۳۰۰سال قدمت دارد. تمام افراد روستا نسبت نزدیک دارند . تعدادی از بازیهای محلی و مسابقات کشتی قهرمانی گیله مردی(مشت کشتی) استان های گیلان و مازندران در این روستا از توابع جنت رودبار رامسر برگزار می گردد.
چند زبانزد محلی گیلکی رامسری(54)
- مرد آوه زِن بَس(بَست)
مرد مانند آب روان و زن مانند سنگریزه ثابت است.
کنایه: نهایت خانه داری و قناعت توسط زن خانه.
- یکی چک آغوزه یکی وَل توک چاقو
یکی مثل گردوی سفت و غیر شکننده است و یکی مثل چاقویی که نوک آن کج است.
کنایه: برای هر دردی، راه چاره و درمانی هست.
- چاه کَن وی جا همیشیک تَه چایَه( این زبانزد فارسی است)
جای چاه کن همیشه ته چاه است.
کنایه: در سرزنش توطئه چینی و زیرپا خالی کردن.
- تی کین مگر دوتَه لوکا دَرِه؟
در ماتحت تو مگر دو سوراخ وجود دارد؟
کنایه: در مذمت پرخوری و یا حریص بودن برای به دست آوردن چیزی.
- شتر بوگوتن تی گردن چَرِه کَژه؟! بگوته: می چی چی رِچِ؟!
به شتر گفتند گردن تو چرا کج است؟ گفت: کدام کار من درست و از روی حساب است؟!
کنایه: عدم برنامه ریزی و عدم موفقیّت در انجام امور زندگی.
- خوشته دَست بابُرده شالِ کینِ پَس!
دست خود را بُرد در زیر ماتَحت شغال!
کنایه: کار بیهوده و غیر عقلایی، انجام کار بدون عاقبت اندیشی.
- کین سرِ پیر
پیری که عاجز و ناتوان و خانه نشین شده است.
کنایه: آدم پیر غُرغرو و ایراد گیرنده که حرف های درشت هم می گوید.
- مگر اسب دُم بَکندیَه؟
مگر موی دُم اسب را چیده است؟
کنایه: عدم انجام کار سخت.
زبانزد مشابه:
مگر کُ..... شتر بشوسته؟
مگر واژن شتر را شُسته است؟
- خوده گاو گی مَنِ شوش بزنی.
مثل اینکه با یک تَرکه، پِهِن تازه گاو را به دو قسمت تقسیم نمایی.
کنایه: شباهت زیاد بین دو چیز یا دو نفر.
- تی فَن می چموشِ بَندِه تی اُسّا می شاگرد!
فَن و نیرنگ تو مثل بند و گِرِه زدن کفش من آسان و استاد تو شاگرد من است.
کنایه: فریب نخوردن در برابر نیرنگ بازی افراد.
- تَلا گُرِه
وقت خروسخوان.
کنایه: سَحَر، صبح زود.
زبانزد مشابه:
میلجَه نِرِه.
هنوز گنجشگ مدفوع نکرده است. قبل از طلوع آفتاب.
- خوده کتراگیشی
مثل عروسک است.
کنایه: آرایش و بَزَک کرده.(آعلی گارسون کردن).
*آیین سنّتی کترا گیشی(آفتاب خواهی):
این آیین سنتّی گیلک زبان ها در شرق گیلان و غرب مازندران است که همزمان با بارش شدید باران در شهریورماه همراه می شود. بچه ها جمع شده و یک نفر را بَزَک کرده و پشت سرش راه می افتند. با سر و صدا کردن و کوبیدن ملاقه یا کفگیر چوبی بر تَشت یا دیگ یا سطل از خداوند تقاضای بندآمدن باران جهت جمع آوری محصول برنج کشاورزان را می کنند و پاداشی نیز که معمولا نُقل و نبات، برنج یا گندم و خوراکی های دیگر است دریافت می نمایند و با پختن آنها یا آش نذری و تقسیم آن بین همسایه ها این جشن به پایان می رسید.
http://www.samamos.com/wp-content/uploads/2011/03/samamos-com8.jpg
و معمولا اشعار ذیل را می خوانند.
کترا گیشی هوا بَنِه
امروز نَنِه فردا بَنِه.
عروس لَحَف(لحاف) بپوسه
اَمه موشته(برنج) بپوسِه
اَمه دسته(برنج) بپوسه و .......
https://images.hamshahrionline.ir/images/2013/3/arosgoleh3.jpg
دریافت مقاله:
https://www.hamshahrionline.ir/news/206008/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%B3-%DA%AF%D9%88%D9%84%D9%87-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86
ادامه مطلب
جهاز بَران(خوانچه بران) و عروس بَران در سخت سر
محمد ولی تکاسی
در زمانهای نه چندان دور در منطقه سخت سر و روستاهای اطراف آن مراسم خواستگاری، عقدکنان، شیرینی خوران و روزنشینی(پاتختی) و عروسی بر طبق آداب و رسوم محلی انجام می شد و نیاز به تشریفات خاصّی نظیر دوختن رخت و لباس توسط خیاط در خانه عروس و داماد، تهیه جهیزیه و غیره داشت که در حال حاضر با مُدرنیته شدن شهرها و روستاها و با ادغام فرهنگهای متفاوت و ازدواج بین افراد از شهرهای مختلف تعدادی از آنها کمرنگ تر شده و یا به کلّی در وَرطه فراموشی افتاده اند.
http://img.tebyan.net/big/1395/05/1751956578150127871237120307820216722150.jpg
در زمان گذشته پسر و دختر حق انتخاب شریک زندگی خود را نداشتند و حتی تا سر سفره عقد همدیگر را نمیدیدند. پدر و مادرها عروس و داماد آینده را برای فرزندان خود انتخاب می کردند که این رویه خالی از اشکال نبود. گاهاً پسر و دختر همدیگر را می خواستند(خاطرخواهی) ولی پدر و مادر راضی نبودند لذا از آبادی خود فرار کرده و با هم پنهانی ازدواج می کردند.
توجه:
هر گونه برداشت از متن مقاله در ادامه مطلب فقط با ذکر نام نویسنده و درج منبع مجاز است.
ادامه مطلب
http://dc592.4shared.com/img/egqBIgGqba/s7/150bd047770/images23?async&rand=0.9959803611938606
جنگل ابر بین رامسر و جواهرده
http://dc535.4shared.com/img/vwESZuI6ba/s7/14c91f9e258/DSC02075?async&rand=0.6298076490076534
http://bicycling.persiangig.com/north86/bicycle.jpg
تور طبیعت گردی و دوچرخه سواری جواهرده
*دریافت عکس تور جواهرده (11 و 12 اردیبهشت 1394)
http://www.samamos.com/wp-content/uploads/2011/03/samamos-com_thumb8.jpg
خرده تاوه
در کتاب مجید اسماعیلی لیما
در قسمتی از کتاب « موج امید » مهندس مجید اسماعیلی می خوانیم :
« ... هر روز مه غلیظی از دروازه ورودی اشکور در ناحیه سی پورد مانند کلاف پنبه به هم می پیچد و در موقع عصر تمام سطح زمین را می پوشاند و در هنگام شب نیز سرما به آن اضافه می شود . این وضعیت کل منطقه اشکور را تحت الشعاع خودش در آورده و مردم به ستوه آمده و نگران محصولاتشان بودند .
سرانجام آنها تصمیم گرفتند که در قالب یک سنت دیرینه ای به نام « خرده تاوه » دست به دعا شوند تا از این وضعیت رهایی پیدا کنند .
بچه ها زنگوله هایی به گردن آویخته اند و زن ها لوازم خانگیشان را بسته اند و کوله بارهایی به دوش گرفته اند و آماده مهاجرت هستند .
برخی با پای برهنه بر روی زمین گل آلود با فانوسهای روشن پیشاپیش جمعیت حرکت می کنند . مه غلیظ همه جا را پوشانده است و....
و در پایان مراسم دعا می کنند که:
خدایا خورشید را چنان بر سرزمین اشکور بتابان که سنگ های این منطقه در اثر تابش آن داغ شوند .
ما کمر همت بسته ایم و آماده کار و تلاش هستیم اما روزها در مه غرق گشته ایم و ....از تو می خواهیم به ما ارزانی داری آنچه را که از آن محروم شده ایم ....سرانجام بعد از مدتی هوای آشفته آرام گرفت و خروشی باز می ایستد و ....
کَترا گیشه=کترا گیشی(1)
این سنّت قدیمی همان آیین آفتاب خواهی است که در شهریورماه مطابق با زمان بارش باران های فصلی و در هنگام چیدن محصولات باغی نظیر فندق و گردو در کوهستان و برداشت برنج در جلگه های سرسبز غرب مازندران و شرق گیلان است. در این مراسم آیینی، هوای آفتابی و سپری شدن ایام بارانی را از خدا طلب می نمایند.
در این مراسم آیینی با پوشاندن لباس ها و کفش کهنه و یا جارو به دُم بستن و شکل های غیرعادی به تن یکی از افراد بچه ها دنبال او راه می افتند و با ضربه زدن به قوطی خالی و ایجاد سر و صدا همراه با گرفتن نذری از همسایگان زیر لب چنین زمزمه می کنند:
کَتِرا گیشه هوا بَنِه(عروس خانم هوا مساعد شود)
امروز نَنِه فردا بَنِه(امروز نه فردا هوا مساعد شود)
عروس لحاف بپوسِه(لحاف عروس پوسید)
اَمِه مُشته بپوسِه(دسته شالی برنج ما پوسید)
و ......
بعد از جمع آوری برنج ، تخم مرغ و غیره آنها را پخته و بین همسایگان توزیع می کردند.
*احتمال می رود جشن تیرما سیزده (12 آبان ماه شمسی) بر عکس آیین "کتراگیشه" باشد که در آن الهه باران(آناهیتا) بر دیو خشکسالی (اَپوشِه) چیره شده و با صدای رعد باران شروع به ریزش می نماید.
پی نوشت 1:
کترا به معنای کفگیر و گیشه(گیشی) به معنای عروسک و مترسک است.
http://img.tebyan.net/big/1389/04/42109230918844154968017821323110225118179.jpg
این بازی در اغلب استان های کشور اجرا می شود.
در این بازی استفاده از ۷ قطعه سنگ کوچک و بزرگ و پهن که بر روی همدیگر قرار می گیرند مرسوم است.دو گروه بازیکن (تعداد هر گروه ترجیحا چهار نفر یا بیشتر) یکی در پشت سنگ ها و دیگری در فاصله دو تا سه متری از آنها قرار می گیرند. گروه اول توپ هفت لا(توپ تنیس) را به طرف سنگ ها پرتاب می کند و اگر ضربه اصابت کرد گروه اول پا به فرار گذاشته و گروه دوم با همان توپ باید ضربه ای به اعضای گروه اول بزنند و آنها را از دور بازی اخراج (بیرون) کنند. در این میان و در کنار شور و هیاهوی بازیکنان برخی سپر بلا شده و توجه ضارب را به سمت خود معطوف می نمایند تا همبازی آنها بتواند در فرصتی مناسب دوباره سنگ ها را روی هم چیده و گروه شان برنده شود.
این بازی علاوه بر تقویت روحیه کار دسته جمعی و حس همکاری سبب ایجاد نشاط و تقویت عضلات پای کودکان و نوجوانان نیز می گردد.
http://www.javaherde.com/images/stories/1390/4/DSC01273.JPG
ضمن عرض تبریک به اعضای منتخب شورای اسلامی دهستان جواهرده که با برنامه ای از پیش آماده شده به میدان آمده اند و آرزوی دورانی پر از تلاش سازنده و همفکری با مردم در جهت توسعه روستای نمونه هدف گردشگری در استان مازندران اذعان می دارد:
توسعه زیرساخت هایی نظیر دو بانده کردن مسیر رامسر به جواهرده(در دراز مدت از راه رودخانه سو آو رود=صفارود) و اتصال جاده ارتباطی از طریق بوستان جنگلی صیقل محله (سغل محله) به گرسماسر(در میان مدت) علاوه بر سهولت حمل و نقل گردشگران و مردم بومی به مناطق خوش آب و هوای ییلاقی در کنار سایر طرح های زودبازده و کوتاه مدت نظیر ایجاد جاده کمربندی از مسیر چشمه آبعلی و ترویج کشتی گیله مردی و بازیهای محلی علاوه بر افزایش درآمد و اشتغال می تواند برای حل معضل ترافیک در شش ماه اول سال در جواهرده بسیار کارگشا باشد.
ادامه مطلب
منبع: برگرفته از کتاب "رامسر در آینه گردشگری" در دست تهیه نگارنده
http://www.ilna.ir/news/mi_news/Original/1391/11/Small/43032-642.jpg
قدیمی ترین خبری که از کشتی گیله مردی در متون تاریخی آمده است به قرن چهارم هجری در کتاب ” احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم” تالیف ابوعبدالله محمدبن احمد مقدسی مربوط می شود .کشتی گیران کارکشته و آزموده بنام”پهلوان ” شناخته می شوند و تازه کاران را “نوچه” یا “تنگوله” می نامند.
این نوع کُشتی را که در آن مردان لخت شده و فقط شلواری کوتاه و چسبیده به بدن به پا داشتند(به گیلکی قَدَک شلار) که با مشت و سیلی زدن، پیچاندن دست و پا و .... نیز همراه می شد مخصوص کُشتی گیران گیلانی و مازندرانی می دانند.
هر منطقه چند پهلوان دارد و یک نفر را بعنوان “سرپهلوان” هم تعیین می کنند. سر پهلوان ،میدان دار و سر کشتی هم هست.
در کُشتی گیله مردی(موشتی کوشتی=کشتی زدنی) هیچ یک از طرفین در صورت مضروب شدن ادعای خسارت و دیه نمی کنند و هیچ کس در این باره مسئولیتی ندارد.
مقدسی در قرن چهارم ه.ق می نویسد: " ایشان-گیلکان- در آن دشت هفته بازار ها دارند، برای هر دیه یک روز نهاده اند. پس از پایان بازار، زنان و مردان به جایگاه کُشتی گرفتن روند. داور در آن جا برنشسته، طنابی به دست گرفته هرکس پیروز شود، یک گره بر آن می بندد."
شاردن، کُشتی گیری در عروسی را در منطقه ی ایروان که در زمان شاه عباس دوم جزء خاک ایران بود، دیده و خود در این عروسی شرکت داشته و مشاهدات انجام شده را در سفرنامه ی خود آورده است. زمان برگزاری کُشتی گیله مردی( موشتی کوشتی) از زمان خوشه برآوردن شالیزارها، تا هنگامی بود که باران های موسمی امکان برگزاری آن را ناممکن می کرد. این کُشتی جزء مراسم بسیاری از عروسی ها، جشن ها ی خرمن و برداشت محصولات باغی، شیلان کشی ها، اعیاد مذهبی و پذیرایی از پادشاهان و امیران بود.
مراحل انجام کُشتی
گاه پهلوانان منگوله ای را با نخی اَلوان به گردن میآویزند که (گردن گول) نامیده می شود و بازوبندی چرمین که در آن دعای دفع چشم زخم نهاده شده بر بازو می بندند و شلوار چسبان سیاهی می پوشند که گاه قلاب دوزی شده است و در گیلان" لاسپاره" و در رامسر شلوار مخصوص محلی و ساده به نام قدک خوانده می شود. بیشتر اوقات پهلوانان پیش از آغاز کُشتی گردن گول را از خود دور می کنند؛ اما بازوبند را اگر داشته اشند نگه می دارند.
ابتدا چوبی در زمین فرو می کردند و به آن "بُرُم دار"[1] می گفتند و هدایایی از آن آویزان می شد تا افرادی که زودتر به محل کُشتی(میدان) می آمدند آنها را بردارند. بعدها بُرُم دار محلی به عنوان رخت آویز پهلوانان شد و پهلوان برنده آن را برداشته و با خود می بردند تا در مسابقه ای دیگر از آن استفاده نمایند. در شهرستان رامسر زبانزد زیر رایج است:
خوشتِه کُشتی یَه بَتِه خوشتِه بُرُم دارم وَتِه
ترجمه: کُشتی خود را گرفته و برم دار خود را برداشته است) و کنایه از این است که کارش را تمام کرده است.
کُشتی گیله مردی در رامسر
http://static.panoramio.com/photos/large/15395698.jpg
در رامسر این نوع کُشتی به نام "کُشتی روخانه ای" نیز معروف است و مشابه کشتی "لوچو "در شرق مازندران است.افرادی از اهالی توساسان و یا منطقه ای به نام رودخانه ای ها و از روستاهای کلاچای و گیلان هرساله جهت مسابقه با افراد محلی از ییلاقات رامسر نظیر پهلوان تقی شعبانیان و پهلوان سلیمان پهلوان یلی و غیره به مسجد آدینه جواهرده می آمدند. در زمان گل کاری مسجد آدینه جواهرده(هفته دوم مرداد ماه و قبل از آغاز نوروز ماه دیلمی) انجام می شد. در ابتدا به صورت اطلاع رسانی عمومی از دو روز قبل با ساز و نقاره انجام مسابقه به اطلاع همگان رسانده می شد. با زدن کف دو دست به هم و گفتن کلماتی نظیر یا علی، الله و ... و فرستادن صلوات حاضرین، کُشتی آغاز می شد.
دست و یا پشت پهلوان مغلوب اگر با زمین اصابت می نمود کُشتی تمام می شد و نفر برنده چرخی در میدان زده و حریف طلب می نمود. بعد از پایان مسابقه پهلوان جَستی بلند در مقابل چشم تماشاچیان انجام داده و از تماشاچیان هدیه(مرغ، بره و گوساله)، پارچه و غیره و یا پول دریافت می نمود. این جست زدن ها در مقابل افراد متموّل و بزرگان روستا بلندتر مینمود.
از پهلوانان چند دهه اخیر در شهرستان رامسر و حومه می توان به پهلوانان تقی امینی، جعفر حسینی، محمدسلیمی، الله خلج، رضا شاه منصوری، رحمتالله عبدالكریمی، اسماعیل محمدزاده، حسن اقبالی، عنایت لاریجانی و حسن شعبانی اشاره نمود.
در حال حاضر نیز با همّت نهادهای مردمی و هزینه کَرد ادارات محترم هرساله کشتی گیله مردی بین قهرمانان گیلانی و مازندرانی و مسابقه اسب سواریُ طناب کشی و ... در سالن های سرپوشیده و یا نقاط خوش آب و هوای شهرستان رامسر نظیر جواهرده انجام می شود.
آدینه مسجد گل کار روز
در ادامه مطلب
منابع مورد استفاده
1- بشری، محمد. 1389. فنون کُشتی گیله مردی(موشتی کوشتی).
[1] - برم(بروم)، نهال بدون ریشه یا شاخه ای از درخت به بلندی دو تا دو و نیم متر است که جایزه ی برنده را که در هر شب ( پارچه یا دستمال و جوراب ) مشخص شده است بر آن میآویخته اند.
ادامه مطلب
http://dc588.4shared.com/img/srnhn2kW/s7/0.5468464764244497/farvardin__-Ramsar_web_.jpg
ضمن عرض تبریک ایام خجسته عید نوروز
به رامسری های مقیم در ایران و جهان
و سایر هموطنان عزیز
*جهت دریافت کلیه ماههای تقویم ۱۳۹۲ شمسی با عکس های با کیفیت زیاد از مکان ها و ابنیه گردشگری رامسر و حومه بر روی دسک تاپ یا روزنامه دیواری می توانید با ای میل نویسنده تماس بگیرید تا به صورت رایگان برای شما ارسال گردد.
"نثر گیلکی"
دِبار، مُردوم خوشِته عیدَرِِه آدابی دَشتِن، دست و پایَه حینا نیانِبان ، پنجکِ گرما شونوبان،مُرغانِه جنگ، عید دیدنی و پول عیدی وِِچِن.کَسَنِ هَمرَه شاد بان.
عید میجال ، سال تحویل موقع همه دست به دعا بونوبان.خوشتِه سلامتی یَرِه ، همساده، تمام فک و فامیلِ رَه دعا کُردِن.
خدا بدارِه ، خدا بِدارِه، برکت ویشتَرا با، مال و مِنال ویشتَرا با. بعضی ها یِه خونِ کولَه نِدارِن(فرزند ندارند) تا وی هَمرَه عید بوکونِن.سیزده بِدَر بَشون به صحرا.
امَّه مردوم هَندَه دُو دُو کانِن.دل شاد نِیَن. دنیا خیلی به دُوسِن نِیَه . بَن تی سر طالع چی داَرِه هونو بهتره از خدا بخواه.
خدایا هرچی مریضی یَه، هرچی درد و بِلایَه از همه ما دورا کُن.هرچی خاطرخوایَه، دل دوستِ شانِ به هم برسان.
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;}
عروسی
چند وقت پیش امه محل عروسی با همه جار سرخ گل سَر بکشی با
چند وقت پیش محله ماعروسی بود گل سرخ در همه جا سبز شده بود(احتمالا شقایق)
هرکی خو دل خوایَه نابُرده ناجِه دارِه هرکی خو دلخوایَه بابُردِه پادشایَه
هرکس به دلخواه خود نرسید آرزو دارد هرکسی به داخواه خود رسید پادشاه است
يکى از بازيکنان داخل تشت و کنار پنجره مىنشيند. آنگاه آستين خود را بهطرف پنجره نگاه مىدارد و از داخل آن ستارههاى آسمان را مىشمارد.
در همين موقع يکى ديگر از بازيکنان، يک ظرف آب آورده و آن را داخل تشت مىريزد و لباس فردى را که در حال شمارش ستارهها است، خيس مىکند .
این بازی نوعی ارزش گذاشتن به ستاره های آسمان و استفاده از ابزاری ساده جهت شادنگهداشتن و آب بازی کودکان و نوجوانان به ویژه در آب و هوای شرجی و گرم شبهای تابستانی در شمال ایران است.
*
امروزه هنر شادزیستن و آب بازی کردن والدین با فرزندان در خانه ها به فراموشی سپرده شده است تا جایی که آب بازی به خیابان ها و پارک ها کشیده شد . به دلیل اختلاط دختران و پسران این کار در انظار عمومی نوعی هنجار شکنی محسوب می شود و پیگرد قانونی دارد.
http://www.photoparsi.com/images/News/91/03/Langrood-Paddys/PhotoParsi-Langrood-09.jpg
برای این بازی حداقل دونفر لازم است. در این بازی ابتدا بازیکنان پاهای خود را دراز نموده و به موازات همدیگر بر روی زمین یا در اتاق قرار می دهند.
یک نفر به عنوان گَتِه(یا بزرگتر) شروع به خواندن ترانه زیر می نماید:
اینک نا اونک نا (این پا آن پا)
درزن بَزَم کینک را (به پایش(یا باسن) سوزن می زنم)
اُنک مرد جِوانِه(آن مرد جوان است)
پسر حاجی خوانِ(پسر حاجی است)
حاجی برفته اُردو(حاجی به اردو رفت)
اُردو منزل دارِه(اردو جایگاه می خواهد)
ساز و نِقارِه دارِه( ساز و دُهُل می خواهد)
اونک خان کَلِ لِنگِ(فرد کم ارزش پایش لنگ است)
کُلِ لنگ بُنِه زِن (پای لنگ را پس بکش)
یا اینکه:
(ایم بَلِه بُز اون بَلِه بُز چَتره خانم چتره بَکِش)!!!!
آنگاه فردی که آخر ترانه به پای او ختم شده است یک پای خود را جمع می کند. اگر کسی هر دوپایش را جمع کرد از دور بازی خارج می شود.سپس بازی دوباره ادمه می یابد تا اینکه یک نفر آخری که پاهایش یا یک پایش جمع نشده است بازنده قلمداد شده و بر اساس شرط و شروط اول بازی به ادای دین خود می پردازد.مثلن برای بقیه تنقلات یا بستنی می خرد و .....
بازی تَپ تَپِ خمیر شیشه پنیر
گاهی اوقات بازی ادامه می یابد و فرد بازنده خود را به طرف زمین خم می کند و حالت نیم خیز به خود می گیرد. یک نفر دیگر چند ضربه با کف دست به پشت او می زند و این ترانه را می خواند:تَپ تَپِ خمیر شیشه پنیر
دست کی بالا؟
یا اینکه دو انگشت خود را بر پشت بازنده قرار می دهد و شکل یک انگشتی (نقش سوزن) و دوانگشتی(نقش قیچی) را بدون اینکه طرف بازنده ببیند بر پشت او نشان می کند و می پرسد:
سوزن یا قیچی؟
اگر نفری که بازنده است درست گفت بازی با فرد دیگری ادامه می یابد.
قِیش بازی(بازی با کمربند)
برای این بازی حداقل سه نفر لازم است. در ابتدا دایره ای به قطر تقریبی حداقل دو متر (و یا بیشتر بسته به تعداد بازیکن ها) با کمک آب یا خط کشیدن توسط زغال یا گچ روی زمین خشک و صاف یا چمن رسم می نمایند. بازیکن ها کمربندهای خود را باز کرده و در روی دایره پهن می کنند. دو یا چند نفر داخل دایره شده و نقش حفاظت از کمربندها را به عهده می گیرند.
http://drkhaleghi.com/fa/images/stories/khalkhal/kloor_1/img_3247.jpg
محافظان کمربندها با کمربندی دیگر در دست شروع به تهدیدکردن و چرخاندن کمربند در هوا می کنند و احیانأ چند ضربت نیز به افراد بیرون از دایره می زنند یا اینکه با پای خود به پایین تر از کمر فرد ضربه ای می زنند ولی هیچوقت نباید پایشان از خط دایره بیرون برود که در اینصورت بازنده محسوب شده و به بیرون از دایره می روند.
یک یا چند نفر دیگر در بیرون از دایره بسته به چالاکی خود می بایست کمربندها را با کمک دست و ... از دایره خارج نمایند. امتیاز به دست آوردن کمربند، داخل دایره شدن و محافظت از کمربندهای دیگر است.
قوانین و مقررات ورزش کمربند بازی
http://roostasport.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=510