بعد از مدتها به این در و آن در زدن سری به شهرداری زدم. دنیای پر از هیاهوی همشهری ها در اتاقهای تو در تو و نه چندان دل باز. هرکسی هنگام ورود به این مکان دچار نوعی خود سر درگمی می شود. به چه کسی رو بیاندازد تا کار مختصرش انجام شود شاید کاری که تنها با یک تلفن کردن ساده نیز حل می شود.
این ساختمان در محل قبرستان قبلی و متروکه نارنج بن بنا شده است . روزی مردم برای مرده های خود در اینجا اشک می ریختند و حالا مردم برای پیشبرد ساخت و سازهای خود علاوه بر دادن انواع و اقسام تعرفه ها دوباره اشک می ریزند . این ساختمان از بهترین تا بدترین مردان مسئول را به خود دیده است و خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از عزل و نصب های فرمایشی دارد. این شهر بعضا با انجام اعمال متفاوت از اقوال مسئولین روند پیشرفت قارچ گونه را طی کرده و به دور از امکانات شهرسازی رشد چشمگیری نموده است.در گذشته های دور شهردار را از بین شاگردان ممتاز مدرسه ای انتخاب می کردند و آموزش های راه و ساختمان- نقشه کشی- اقتصاد و حتی بهداشت را برای آنها در نظر می گرفتندو سپس با استفاده از نیروی خلاقیت و ابتکارشان آنها را بر مسند قرار می دادند تا خود کارآفرین باشند و کارمثبتی انجام بدهند.
اگر این ساختمان زبان می گشود چه بسا درددلهای مردم را می گفت به طوری که دل سنگ آب می شد. حال شهرستان رامسر چند صباحی است در گیرو دار حل اختلاف سلیقه برخی ها بر سر انتخاب شهردار مردمی است. این ساختمان دلی چون سنگ دارد که این همه بی تفاوتی و مسئولیت به گردن کس دیگری انداختن را می بیند و لی دم برنمی آورد.پروژه بحث برانگیز استانی شدن غرب مازندران نیز در کش و قوس حرف و حدیث های فراوان هنوز به نتایج امیدوارکننده ای نرسیده است تا بتواند مشکلات موجود را حل نماید.
اگر چنین پروژهایی با چنین رفتار سازمانی در همه ادارات شهر طول می کشید همانطور که در شهر نمونه گردشگری- شهر الکترونیک – آلودگی کانالهای فاضلاب و آب شرب و ده ها عنوان دیگر اول هستیم در انتخاب مسئولین آنهم با عمر نسبتأ کوتاه نیز اول خواهیم بود تا بتوان در توسعه شهرستان گامهای بلندی برداشت.
"خدایا آخر و عاقبت همه ما را خیرا کن".
جور استاد به زمهر پدر

http://www.raazebaghaa.ir/imagecenter/images/au7raezn80e57y2ugp.jpg
در شهرستان رامسر در گذشته علاوه بر وجود حوزه های علمیه جهت کسب اطلاعات مذهبی و تربیت روحانیون در آخوندمحله- نارنج بن و سادات محله تعدادی مکتب خانه نیز وجود داشت که بیشتر به کار آموزش دینی و درسی دانش آموزان اشتغال داشتند. معلمین آنها هم بیشتر از طالقان- مشهد و افراد غیر بومی و مهاجر از شهرهای گیلان و مازندران بوده و علاقه زیادی به آموختن و آموزش داشتند و از جان و دل مایه می گذاشتند.
افرادی نظیر آقای رستگاری و .... از مکتب خانه داران بنام در رامسر بودند که همراه با بچه ها در تعطیلات تابستان نیز در جواهرده رامسر به آموزش افراد می پرداختند و از این را ه امرار معاش می کردند. در جواهرده به همت آقای حجت الاسلام نحوی و همکاران ایشان یک حوزه علمیه نیز در جوار میدان بالای جواهرده جهت کسب علم اهل دین راه اندازی شد و مدت مدیدی تحصیل طلاب در آن در فصل تابستان انجام می شد که ساختمان آن در حال حاضر در محل نزدیک درمانگاه فعلی جواهرده هنوز وجود دارد.
دانش آموزان در مکتب خانه ها علاوه بر یادگرفتن دستورزبان عربی- رو خوانی و تفسیر قرآن بر دروس فارسی -املاء- و گاها ریاضی و علوم خود نیز مروری داشته و به صورت تقویتی آنها را فرا می گرفتند تا در سال تحصیلی جدید از آمادگی مناسبی در یادگیری دروس برخوردار شوند.
کلاس دخترها از پسرها جدا بوده و ترکیب سنی آنها نیز بین 5 تا 15 سالگی متغیر بود. جمع شدن در بین بچه ها- شیطنت های بچه گانه- درس جواب ندادن و تنبیه ها توسط استاد مکتب خانه هرکدام خاطراتی خوش را در اذهان بچه هایی که در مکتب خانه ها نیز درس خوانده اند به یادگار باقی گذاشته اند که خود حدیث مفصلی است.
"یاد آن روزها به خیر"
در شهرستان رامسر و روستاهای اطراف آن و بیشتر در مناطق ییلاقی به دلیل مشقت زندگی و وجود برف و یخبندان مردم مصرف برنج- غلات- حبوبات و غیره یکساله خود را به صورت یکجا تهیه نموده و در محلی در خانه خود ذخیره می نمودند. کوزه های بزرگ سفالی از جنس گل رس پخته شده و با دو دستگیره بزرگ جهت جابجا کردن به همراه نقش و نگارهای برجسته از طبیعت و حیوانات توسط کوزه گران ماهر ساخته می شد.
http://tajerian.ir/Uploads/NewsPics/pic1/00000000000000000001240.jpg


از کلا بیشتر در موارد ذیل استفاده می شد:
1- نگهداری برنج- گند م و جو
2- نگهداری حبوبات نظیر عدس- لوبیا و ...
3- نگهداری آرد
4- جهت کره گیری از ماست ترشیده بوسیله تکان دادن مداوم آن با کمک دست و یا نیروی آب
این نوع کلا کوچکتر و پهن تر بوده و دارای دو دستگیره برای تکان دادن(دوشان زدن) جهت جداسازی کره(روغن حیوانی) از ماست ترشیده حاصل از شیر گوسفند و یا گاو است. در این فرآیند با جوشاندن دوغ حاصل ماده سیاه رنگی بنام قره قروت (ترف) نیز تولید می شود که ترش مزه بوده و دارای خاصیت درمانی است.
در هنگام تکان دادن کَلا در هنگام کره گیری از ماست ترشیده نیز این بیت را می خواندند:
دو دو دوشان دو
دوغ دوغ ، دوشان زدن(تکان دادن) دوغ
یِه کَلا ماس یِه کَلا دو
یک کوزه بزرگ ماست یک کوزه بزرگ دوغ است
ادامه مطلب

محدوده اشكور از جنوب به قزوين و از مغرب به املش و رودبار الموت و از شرق به بخش كوهستاني رامسر-تنكابن و از شمال نيز به دامنههاي كوهستاني رحيمآباد و رامسر متصل است.
تعداد روستاهاي اشكورات رودسر به سه دهستان تقسيم شده كه شامل اشكور سفلي، اشكور عليا و سيارستاق يلاقي و اشكور شوئيل است كه اشكور شوئيل از سال 1373 از اشكور سفلي جدا شد.
اشكور به دليل شرايط و طبيعت كوهستاني منطقه، داراي زمستانهاي سرد و پربرف و تايستانهاي خنك و ملايم است كه اين امر موجب ميشود كه در فصول پاييز و زمستان جمعيت منطقه به حداقل و در بهار و تابستان به حداكثر ممكن برسد.
اشكور به دليل دارا بودن چشمهسارها، درياچههاي طبيعي، چشمههاي آب معدني رودخانههاي زلال و غارهاي فراوان و پاكي هوا توجه مردم را به خود جلب كرده است.
در شهرستان رامسر
و بیشتر در روستاهای اطراف در زمانی نه چندان دورکه برق و بلندگویی موجود نبود مراسم سحرخوانی توسط یک نفر اهل کتاب و قرآن و بیشتر از بین پیرمردهای زنده دل با صدایی خوش از محله ای به محله دیگر جواهرده (شامل 8 محله)انجام می شد. این مراسم برای آگاه شدن مردم از نزدیک شدن وقت سحر و اقامه نمازصبح در ایام ماه مبارک رمضان بود.
در این بین خوردن سحری نیز مراسم و آیین خاصی داشت که اغلب غذاهایی را که در ظهر روزهای غیر از ماه مبارک صرف می شد سفره سحری را رنگین می نمود. این امر در گذشته نشان از بهداشت تغذیه و رعایت نکات تغذیه ای مناسب توسط مردم گذشته با صرف غذای سحری جهت گذراندن اوقات پر مشقت و کارهای طاقت فرسا در روزهای ماه مبارک رمضان داشت.اغلب غذاهای حجیم نظیر برنج به همراه سبزی و میوه تازه به همراه چای صرف می شد.امروزه علم ثابت نموده است که سبزیجات در نگهداری مایعات در طول روز کمک بزرگی به روزه دار می نماید.
در سحرخوانی علاوه بر گفتن اذان و اقامه از اشعار مولانا- حافظ و حتی اشعاری به زبان محلی نیز استفاده می شد. چاووشی خوانان زبردست و خوش آواز نظیر زرگرحسن-یعقوب ابراهیم (ابراهیم فرزند یعقوب) و کوبو فاطمه و .......در جواهرده رامسر نیز در مراسم سحرخوانی شرکت می کردند.این افراد با کمک چراغ قوه و یا فانوس در کوچه ها می چرخیدند و مردم را از خواب بیدار می کردند.
همچنین آیین ها و مراسم تنظیف مساجد قبل از شروع ماه رمضان-شب ضربت خوردن حضرت علی(ع) و به پیشواز عید فطر رفتن با جمع شدن پیرمردها و روحانیون محلی در میدان بالای جواهرده و رویت هلال ماه شوال در امسال نیز همانند سالهای گذشته در جواهرده رامسر انجام می شود.
یکی از سنت هایی که در ماه رمضان در برخی از شهرهای ایران رواج دارد سنت کله پاچه خوری در مراسم افطاری است که در جواهرده انجام نمی شود.
عامه معتقد بودند كه كله گوسفند را به جای كله ابنملجم باید در دیگ پخت و خورد. این سنت هنوز هم رواج دارد و افطار بیست و هفتم رمضان در بسیاری از نواحی، خوراك كله پاچه است كه البته با ذكر لعنت بر ابنملجم همراه است.
ادامه مطلب


مشعل بازیهای دانشجویی جهان وارد شهر شنژن شد.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون ملی ورزشهای دانشگاهی ، مشعل بیست و ششمین دوره یونیورسیاد دانشجویان جهان که پیش از این از شهرهای گوانگجو و بینجینگ محل برگزاری بازیهای آسیایی و المپیک گذشته بوده روز یکشنبه ۷ آگوست وارد شهر شنژن شد.
۲۶ دونده مطرح این کشور در حمل این مشعل همکاری کرده اند. قرار است از بین ۷۵ هزار ثبت نام کننده برای حمل مشعل در شهر شنژن ۱۰ نفر این مشعل را در این شهر حمل کرده اند.
مراسم حمل مشعل در این شهر از ۷ تا ۱۱ آگوست همزمان با افتتاحیه این مسابقات به طول می انجامد .
در اولین شب وارد شدن این مشعل به شهر شنژن مراسمی همراه با موسیقی در این شهر برگزار شد.
طرح نهایی مشعل از بین ۱۰۰ طرح برگزیده انتخاب شده است.
بیست و ششمین یونیورسیاد دانشجویان جهان از ۲۱ مرداد تا اول شهریور ماه در شنژن چین برگزار می شود.
امسال ماه رمضان هم دَکِتِه(بَر بخوارده) قبل از اسدِ ماه دِل. هوا یِه کَم گرمِه. روزه دار آدم رِه یِه کَم مُشکِله.
امسال ماه رمضان به ماه قبل از ماه اسد(شیراز دایره البروج) در تابستان افتاد. هوا کمی گرم است.برای آدم روزه دار کمی مشکل است.
خدا بِدارِه اَمِه جوانِ شانِه هم کار دارَن هم دین و ایمان. دِ مُلایَه نخوانِه سؤال بوکونی ، ایشان دِ همه چی تمانِن.عقل کُل لِن.با تدبیرن.
خداوند جوانان ما را حفظ کند هم کار دارند و هم دین و ایمان. دیگر نمی خواهد از روحانی سوال کنی اینها همه چیز را بلدند . عقل کل هستند.با اندیشه اند.
پَئر:پسر جان وَرِس دَس نماز بگیر تی نمازِه بخوان روزه خا نِگَرِه!
پدر: پسر جان پاشو وضو بگیر نمازت را بخوان روزه که نمی گیری!
پسر: پَئر جان اَلَن دِ کی روزه گَرِه؟
پسر: پدرجان الآن دیگر چه کسی روزه می گیرد؟
پَئر: بُشو تی پسر عموشانِ نیا بوکُن همه با خدایَن همه با نمازِن
پدر: برو پسر عموهایت را ببین همه با خدا و با نماز هستند.
پسر: اُشان عَهدِ بوقِ آدِمِن ، یه کَم سو پِسی یَن.
پسر: آنها در زمان گذشته اند و کمی خجالتی و دور از آداب معاشرت هستند.
پِئر: چُطورِه دانشگاه دل اَوَّلِن، کار خانِه دِل اوّلِن خودشِه پَئرِه کمک کانِن اَمَّه سو پِسی یَن؟
پدر:چطور است که در دانشگاه رفتن و در کارخانه اول هستند به پدرشان کمک می کنن ولی خجالتی و کم رو هستند؟
پسر : مُو از خدا شکایت دارِم!
پسر: من از خدا شکایت دارم!
پسر: من از خدا شکایت دارم!
پَئر: چَرِه؟
پدر: چرا؟
پسر: چَرِه اُشانِ مُثان بعد از دانشگاه مِرِه کار گیر نِمَه، حیرانِ و ویلانِم؟
پسر: چرا بعد از دانشگاه مثل آنها کاری گیرم نیامد و سرگردان و حیران هستم؟
پَئر: تو مگر یِه کار درست و حسابی بلده که اَلَن بیکاره؟
پدر: تو مگر یک کار درست و حسابی هم بلدی که الآن بیکاری؟
پسر: کار درست و حسابی مُو پشت میز نشینی یَه، خودشِه آقایِه خودشِه نوکر
پسر: کار درست و حسابی هم پشت میز نشینی است که هم رئیس و هم مرئوس خودت هستی
پَئر: پسر جان بُشو اداره فنی و حرفه ای یه صنعت یاد بگیر، همه کارمند نابان زن و بچه نان بَدَن.
پدر: برو اداره فنی و حرفه ای و حرفه ای یاد بگیر، همه کارمند نبودند که به زن و بچه خود نان بدهند.
پسر: تصمیم داشتِم!
پئر: فقط فکر کُردِن نِیَه عمل هم مُهمه
پدر: فقط فکر کردن نیست عمل هم مهم است.
پَئر: خدا بفر ماسِه: حیّ علی خَیرِالعَمَل، با شو تی نمازه بخوان خدا هم تِرِه کمک کانِه، ناامید شیطانِ
پدر:خدا می فرمایید بشتابید به سوی بهترین کار .بلند شو و نمازت را بخوان، خدا هم به تو کمک می کند. شیطان ناامید است(نه تو)
وقتی از کمرکش کوهستان و مراتع سرسبز آن بالا می رویم و ترنم آواز پرندگان بهاری در گوشمان طنین انداز می گردد خود را به دست باد بهاری می سپاریم تا صدای ما را به دورترها ببرد و دریغ از آدم زنده ای. یا زنده به گور شده ای در میان سنگهای خردشده زمانی دراز که رنج گذر سالیان زیادی را در گرمای تابستان و در یخبندان زمستان به خود دیده باشد.
تابستانها لذت نوشیدن یک جرعه آب خنک از چشمه سارهای آب شیرین و گوارای جواهرده هیچگاه از یاد انسان نمی رود و حتی بخاطر آوردن این لحظات نیز خود از شیرینی خاصی حکایت می کند.
اینجا ییلاق جواهرده رامسر است که در بین چند کوه محصور شده ولی با طبیعت دلنشین خود پذیرای هزاران مسافر داخلی و گردشگران خارجی است. کوهنوردان هر ساله با تجهیزات کافی و امکانات مناسب راهی این دیار می شوند و چند روزی را در کوهستان رحل اقامت افکنده و با خاطرات شیرین و ثبت تصاویر دلنشین آنجا را ترک می نمایند. بعد از پیاده روی های طولانی رسیدن به چشمه ای با اب گوارا خود نعمتی است.
در جواهرده چندین چشمه در داخل ده و چندین چشمه نیز در کوههای اطراف وجود دارند که هرکدام محل آشامیدن اب انسان و حیوانات موجود در منطقه است.
از مهمترین این چشمه ها می توان به چشمه های زیر اشاره نمود:
۱- چشمه آب معدن
با داشتن استراحتگاه برای خانواده و امکاناتی نظیر پارکینگ و ....
۲- چشمه جیر کوه در بین راه جواهرده در محل جیرکوه
۳- چشمه آبعلی
در قسمت ورودی جواهرده
۴- چشمه تنگدره
کمی بالاتر از چشمه آبعلی در کنار امامزاده که در حال حاضر توسط عموم غیرقابل استفاده است و در مسیر جاده خاکی به سماموس قرار دارد.
۵- چشمه برتل
که چند چشمه از کمرکش کوه سرخ تله در دشت برتل دارای مرتعی سرسبز با هم یکی شده و رودخانه ای را تشکیل می دهند که در بالای سر جواهرده آبشار دارالوداع(دارالفداء) را می سازد که زمانی چرخ سنگین یک آسیاب آبی را می چرخاند. آلاچیق های معروف و در کنارش کشت نان خانگی ماهی تابه ای(کشتا) در اطراف این آبشار کوچک طرفداران زیادی دارد.
۶- سلیمان چشمه و چند چشمه خصوصی که در حیاط خانه واقع شده است که در بالادست جواهرده وجود دارند.
۷- باریک چشمه (بریک چشمه)
در نزدیک محله جولاخیل جواهرده و کمی پایین تر از مسجد آقا پلاسعید
۸- چشمه کوکب (کوکو چشمه)
در ورودی تپه ای به نام تاک (سر دانه کول= محل بلندی که توت فرنگی وحشی دارد) و امروزه در قرق منابع طبیعی و درختان در آن دست کاشت شده اند تا بتواند تجدید حیات نموده و به کلیماکس (مرحله زادآوری و خود تکثیری) مرتع خود رسیده است.
۹- چشمه ای در کنار کهن ترین درخت منطقه جواهرده به نام پو دار(درخت نگهدارنده بهمن حاصل از توده های برف)
و چند چشمه دیگر که در کنار دو رودخانه پرآب در غرب و شرق دهستان جواهرده از دل زمین جوشیده و درختان و گیاهان دارویی منطقه نظیر گل گاوزبان- پونه های وحشی و غیره را سیراب می نمایند.
کمی بالاتر در دوردست ها چشمه پپی خان در مسیر جاده لپاسر روبروی کوه سرخ تله در کوه بن که به همراه چند چشمه دیگر آبشار ناوکش دره در پشت تپه تاک و رودخانه پرآبی را ساخته که از سمت شرق جواهرده به سلمل راه یافته و رودخانه دیودره را می سازد.- چشمه ای درباغدشت استراحتگاه کوهنوردان و تاجران و بازرگانان قدیم رودبار و قزوین و چشمه داقله(دوقلوی) لپاسر که سردی آب آن به یاد هر گردشگری می ماند و ده ها چشمه دیگر نظیر شقن آب و .... طراوت و زیبایی خاصی را به کوههای جواهرده و اطراف آن می بخشند.
*رامسر به علت داشتن کوههای پربرف ، ریزش باران های فراوان در آن و قرار داشتن در منطقه پر آب ایران ، از چندین آبشار زیبا و دیدنی با چشم انداز های طبیعی نیز برخوردار است :
1- ازارک - منطقه سنگ پشته
2- هیسیان- منطقه جنت رودبار
3- چاردر- منطقه جنت رودبار
4- خشکا- منطقه هریس
5- لج و میج - منطقه اشکور رامسر
6- ریزش براز- منطقه جنت رودبار
7- راشمه دره - جواهر ده
8- احسینه - منطقه جنت رودبار ( بلندترین آبشار منطقه )
انسان به دلیل وجود بعد اجتماعی روح و روان خود نیاز به یک همدم و مونس دارد . این نیاز از اوان کودکی آغاز شده و شخصیت اجتماعی فرد همزمان با همنشینی با افراد مختلف شکل گرفته و پردازش می شود. بعد از پدر و مادر و افراد خانواده دوستان در محیط بیرون از خانه و یا در محل کار حرف اول را می زنند. انتخاب دوست خوب یک موهبت الهی است و نگهداشتن دوست خوب از آن سخت تر بوده و یک هنر است. کسی می تواند بر ناملایمات و سختی های زندگی چیره گردد که علاوه بر هدایت خداوند همواره از راهنمایی های یک دوست خوب بهره مند باشد.
داستان گیلکی زیر یکی از این داستانهاست که به نقش دوست خوب در زندگی افراد می پردازد.
پدر اولی: او وَه اون اَزَه بُسوتِه جامِه دَاشتِه
پدر اولی: وای- او انگار پیراهن سوخته در تن داشت(کنایه از شدت درماندگی و رنج)
پدر دومی: موضوع چیه؟
پدر دومی: موضوع چیست؟
پدر اولی: هِچی- جوانی و جاهلی
پدر اولی: هیچ- جوانی و خامی
ناگهان دو نفر نوجوان بین 18 تا 20 سال وارد صحنه شده و با هم گلاویز می شوند. دعوا به مرحله هیجانی می رسد و یکی از آن دو روی زمین می افتد و تمام لباسش خاکی می شود.
جوان اولی:مادر ....... تو چَرِه مِرِه گول بَزِه؟ می پولشانِ وِگیتِه تا مِرَره موتور هِگیری امَّه بیشی و ای قراضه مِرَرِه بِیَرده!
جوان اولی: مادر ......... تو چرا به من کلک زدی؟ تمام پولهایم را گرفتی تا برایم یک موتور دست دوم بخری ولی رفتی و این قراضه را برایم آوردی!
جوان دومی: تی اصل مطلب بوگو
جوان دومی: مطلب اصلی را بگو
جوان اولی: چند بار کَسِن هَمرَه بیشِم موتوردوزی- جیب زَنی و .... تو هَمَش می سَرِه کلاه نیَه نیبی.
جوان اولی: چند بار باهم به دزدیدن موتور و جیب بری و .... رفتیم و تو همیشه سر من کلاه گذاشتی.
جوان دوم: بشو تی پَرِه بوگو بیَه مو با تو گَپی ندارِم
جوان دوم: برو و به پدرت بگو بیاید من با تو حرفی ندارم
پدر جوان اولی وارد میدان شده و جوان دوم را تهدید می نماید که اگر راستش را نگوید او را به کلانتری معرفی می کند.
جوان دوم: امه کَسِن هَمرَه قرار بَنِم مَسجد آدینه دل سنگ قبر بدزدیم اَلَن دِ تی وَچِه بازی دَر بیَردِه.
جوان دوم: ما با هم قرار گذاشتیم در داخل محوطه مسجد آدینه سنگ قبر بدزدیم الان پسر تو بازی در آورده.
پدر جوان اولی: بازی دَر بیَردِه یعنی چی؟
پدر جوان اولی: بازی در آورده یعنی چه؟
جوان دوم: گونه دِ مو خَنِم تنها کاربوکونِم. مسجد سکینه اَبجی و مسجد واجب الاحترام سنگ قبرشان دِ می شی یَن!
جوان دوم: می گوید من می خواهم تنها کار کنم. سنگ قبرهای مسجد سکینه آبجی و مسجد واجب الاحترام دیگر مال من هستند!
پدر جوان اولی: اصل بد نیکو نگردد بلکه بنیادش خرابه (بد است)
پدر جوان دومی: یار بد بر دین و ایمان زند.
شِمِه اَمِه مُردِه شانِ چیکار دِرین. یاالله هرچی سنگ قبر وگیتین بابُرین بَنین وی جا سَر.
پدر جوان دومی: یار بد بر دین و بر ایمان هم می زند. شما به مرده ها ی ما چه کار دارید. هرچه زودتر برویدو سنگ قبرهایی را که برداشته اید سرجایشان بگذارید.
جوان سومی وارد معرکه شده می گوید :
مو قبلا اطلاع بدم تا زیندانی نابین بیشین سنگ قبرشان بی یرین. بگوتم شمره کاری نداشته باشن.
من قبلا اطلاع دادم تا زندانی نشدید بروید و سنگ قبرها را بیاورید.
توجه:
سنگ قبرهای قدیمی با خاطرات تاریخ زنده گان در زمانهای گذشته در معرض تخریب جدی-مدفون شدن در زیر خاک و احیانأ ............ هستند.
به راستی با وجود بازمانده رسوبات آتشفشانی و سنگهای رنگارنگ آذرین و سنگ قبرهای قدیمی با قدمت کمتر از نیم قرن و یا بیشتر چرا موزه سنگ در رامسر نداریم.
در شهرستان رامسر
خرگوش جانوری بازیگوش و تند رو است. این حیوان پستاندار است که بیشتر در مناطق کوهستانی و ییلاقات رامسر یافت می شود. خرگوش در این نواحی دارای جثه ای بزرگتر از خرگوش های معمولی است و غالبا به رنگ قهوه ای و یا خاکستری می باشند تا بتواند از چشم دشمنان طبیعی خود بیشتر درندگان از جمله روباه(با لهجه گیلکی رامسری لویاز) -مار و عقاب ها در امان بماند. خرگوشها قدرت تطبیق دادن خود با محیط را بخوبی حفظ نموده و در مواقع خطر از سرعت خوبی برخوردار هستند. در جواهرده رامسر بیشتر در اطراف تاک سر روی صخره های بالای کوه به طرف شرق و رودخانه - لوی گه تله و کوه مشرف به بوستان جنگلی صیقل محله و همچنین در مسیر لپاسر و در اطراف باغ دشت کلونی آنها مشاهده و گزارش شده است. امروزه به دلیل ازدیاد جمعیت و تولید سر و صدا خرگوش ها نیز مهاجرت کرده و به نقاط مرتفع تر و خلوت تر کوچ نموده اند. دیدن خرگوش و دنبال کردن آن همواره از جنبه های تفریحی و خوب کوهنوردان و مردم عادی بوده است که در بحث اکوتوریسم می تواند مورد توجه قرار بگیرد.خرگوش از آفات مهم کشاورزی نیز به حساب می آید.

خَرگوش پستانداری است علفخوار، از خانوادهٔ خرگوشان (Leporidae) و به اندام گربه، دارای گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای خرگوش از پاهایش کوتاهتر است. و بسیار تند رود، و دارای اقسامی مختلف است. در حدود ۶ تا ۸ بچه به دنیا می آورد. خرگوشی است که در نیمکرهٔ شمالی و در نقاط قطبی یافت میشود.
خرگوش اهلي (Oryctolagus Cuniculus)حيواني از راسته خرگوش شكلان (Lagomorpha) و خانواده Leporidae است و خاستگاه ابتدائي آن غرب اروپا و شمال غرب آفريقا ميباشد.
در حال حاضر از نژادهاي مختلف آن به منظورهاي گوناگون از جمله توليد پشم و گوشت، انجام تحقيقاتبيولوژيكي و بعنوان حيوانات خانگي استفاده ميشود.
در هنگام زمستان نیز وجود پوست سفید یافت او را در برف دشوار میسازد. تغییر رنگ پوست این حیوان ما را به شگفت میآورد یعنی در زمستان سفید شدن پوست این جانور و در تابستان خاکستری یا قهوهای شدن آن. میتوان این خرگوش را مانند آفتاب پرست دانست که او نیز تغییر رنگ میدهد.
ادامه مطلب


با آمدن بهار همزمان با تلالوی خورشید عالم تاب و ترنم صدای رودخانه ها که با آب شدن تدریجی برف در کوهستان رنگی دیگر به خود می گیرد می توان شاهد صدای دلنشین و پرآوازه پرنده ای بخصوص در کوهستانهای جواهرده رامسر بود. این پرنده به دلیل وجود رگه های زرد رنگ در بالهای خود به زرج معروف است که در طول هزازها سال به دلیل استتار خود رنگ پرهای آن کمی به تیرگی می گراید. در گذشته با استفاده از روش کندن گودال و استفاده از یک تخته سنگ و بعدها به کمک یک تشت وارونه بر روی گودال و ریختن کمی دانه برنج و یا گندم و ... این پرنده را به دام می انداختند. هجوم افراد مختلف به منطقه و شکار بی رویه پرندگان یکی از عوامل کاهش دهنده نسل این پرنده کوهی است. امروزه کمتر کسی می تواند به آواز دلنشین آن گوش داده و از وجود آنها در طبیعت جواهرده لذت ببرد.
ادامه مطلب
هنر در زندگی هر انسانی می تواندنگرش و بینشی جدید نسبت به توانایی های خود و اطرافیان را در او ایجاد نماید. یکی هنر دروغ گویی و آمار غلط دادن دارد- یکی هنر پرچانگی- یکی هنر بدبینی و آن دیگری هنر سرکار گذاشتن جوانان جویای کار و الی آخر. حال نگاه هنری داشتن به اطراف و لمس واقعیت های موجود در محیط پیرامون با ژرف نگری و واقع بینی می تواند انسان را از ورطه هلاکت به ساحل نجات رهنمون سازد. اغلب هنرهای موجود در جامعه را می توان به صورت ذیل تقسیم بندی نمود.
۱-موسیقی
۲- هنرهای دستی نظیر مجسمه سازی و شیشه گری
۳-هنرهای ترسیمی مثل نقاشی -خطاطی- عکاسی
۴-ادبیات مثل شعر- داستان- نمایشنامه
۵-معماری و تزئینات دکوراسیون
۶-حرکات ریتمیک نظیر رقص و .. در نمایش های آیینی و مذهبی
۷-نمایشی نظیر سینما و تلویزیون
۸-کامپیوتری نظیر پوستر- انیمیشن-تولید نرم افزارهای محاسباتی دقیق و پر سرعت
در گذشته هنرهایی نظیر هنرهای ۹-تجسمی ۱۰-دراماتیک و غیره نیز عنوان می شد . ولی همه اینها به کنار -هنر خوب زندگی کردن را هرکسی ندارد.
معمولا افرادی که به داشته هایشان و استفاده مطلوب کردن از آنها در طول مدت کوتاه عمر خود فکر می کنند بسیار کمتر از افرادی است که فقط به نداشته هایشان فکر نموده و عمری را به رنج جهت نیل به آرزوها و اهداف دست نیافتنی خود طی می نمایند.
یاد این جمله افتادم:
زندگی دو نیمه دارد
نیمه اول در آرزوی نیمه دوم
نیمه دوم در حسرت نیمه اول

منبع:http://ahoo-dohezar.blogfa.com
یکی از تفریحات سالم منطقه شمال ایران به جنگ انداختن گوساله ها و یا گاوهای نر کاری است که به ورزا جنگ معروف است. از گاو نر در شخم زدن باغات و مزارع شالیزاری و بارکشی استفاده می شود. امروزه تراکتورهای کوچک باغی و تیلرها جای آنها را گرفته اند. برتری هر گاو نر در مسابقه با شور و شعف خاصی دنبال می شود و صاحب گاو نیز در شرط بندی ها همه جوایز را دریافت می نماید.
ورزا، (لهجه گیلکی رامسری کل گاه )گاوی را گویند که زمین بدان شیار کنند، یعنی گاو ِزراعت. ورزا در زبان تالشی، مازندرانی و گیلکی به معنای گاو نر است، که به جای مانده از آیین میترایی است. چون در آیین میترایی ورزا به عنوان قربانی ذبح میشده است. همچنین تالشان نیز در مراسمهای مختلف از ورزا یا گاو نر به عنوان قربانی استفاده میکنند.
* کل در لهجه رامسری به افراد زرنگ و قوی بنیه که سر سازش با هیچ کسی ندارند گفته می شود نظیر کل شومار-کل فیل مارجان- کل گاه
![]()
در برخی از اسناد تاریخی آمده است که گاو نر نشان از نفس شیطانی و عقاید غیر دینی و مذهبی است و قربانی کردن گاو نیز نمادی از پا گذاشتن بر نفسانیات و غرایز شیطانی انسان است.
مسجد آدینه جورده ولایت تنهیجان و گرجیان، مسجد دزگا مزگتی (به کسر دال و فتح میم و سکون زاء و فتح گاف دوم) نام داشت.* و این نامی زردشتی است و مشابه چنین واژهای در حوالی این منطقه وجود دارد. البته واژه دز به معنای دژ آمده است و در مناطق چندی در شمال اماکنی با عنوان دز کول (رامسر) و دز بن (لاهیجان) وجود دارد. از آن جایی که این قلعه و دژهای نظامی گاه از سوی دزدان نیز مورد بهره بردای قرار می گرفت به معنای مکان دزدان و رهزنان نیز به کار می رفت. در سیاه چال کش واقع در ضلع غربی وژگ موضعی است به نام دزگا مزگا دشت که هنوز بر سر زبانها بوده و بدان مشهور است. عمل گلکاری مسجد توسط دوشیزگان همراه با جشن و کشتی و دیگر آیین ظاهراً مربوط به دوره پیش از اسلام است، زیرا در تعمیر و مرمت مساجد اسلامی چنین روشی نیست.*
منبع عکس: وب سایت ده یاری جواهرده
هر سال در قبل از آغاز نوروزماه دیلمی که اغلب با دومین جمعه در مردادماه شمسی (تاوسان قبل اسد=تابستان قبل از ماه اسد) همراه می گردد مراسم گلکاری مسجد آدینه(فواج زدن) به همراه برگزاری بازار محلی و مسابقات کشتی در ییلاق جواهرده برگزار می شود. این نوع مراسم از نوع آیینی بوده و بر طبق اسناد تاریخی در قبل از اسلام در این مکان نیز مراسم و جشنهایی به عنوان معبدی زرتشتی و آتشگاه انجام می شد.
مسجد آدینه در اندیشه بسیاری از مردمان حتی برخی از علمای گیلان چون آیت الله مهدوی سعیدی لاهیجی از ارزش و جایگاه خاص و ویژه ای برخوردار بوده است. به نظر ایشان مردم گیلان تشیع امامی را از مردم آخوند محله و علمای بزرگ تنکابن دارند؛ زیرا آخوندمحله رامسر که پایگاه اندیشه دوازده امامی بوده است با علمای به نامی چون شل شریف سرابی تنکابی و سید بزرگوار پلا سید ( پلا=پیل له به معنای بزرگ ) و بسمل و خاندان معروف الهیان و دیگر علمای به نام موجب شده است تا اندیشه شیعی امامی در منطقه غرب مازندران تا غرب گیلان رواج و گسترش یابد. وی همواره از آخوندمحله به عنوان پایگاه به نام شیعه و عالمان یاد می کرده است و به نویسنده به یاد آن بزرگان احترام و ارج بسیار می نهاد.
در زمینه ترویج دین اسلام به حضور سادات در سادات محله(معاف محله) و وجود امامزاده ها در منطقه رامسر و حومه نیز می توان اشاره نمود.(نگارنده)
مسجد آدینه دارای قدمتی بیش از ۷۰۰ سال است که دستخوش ناملایمات روزگار از جمله سقوط بهمن و زلزله شد. برای آخرین بار توسط فردی بنام شل شریف(آقاجان شل آقاخانی جد خانواده پورمنصوری) در دوره صفویه مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.که در ابیات ذیل که بر سر درب ورودی آن توضیح داده شده بود.
نام خدای علیم و قدیم به مسجد تزلزل بطین بپا شد
بنوعی بلرزید زمین خیال تو گفتی مگر که قیامت بپا شد
بنای مساجد مَشاهد همه از این شور صَدمه بمثل هوا شد
ز بهر بنای چنین مسجدی مُدرّس چو باعث بصدق صفا شد
شریفا جهان علوم و کمال مُتوّل موفق به هر دو سرا شد
محیط فضائل سپهر هنر علیم قواعد غمام زکا شد
بنا کرد بلطف خدای جهان باندک زمانی چنین با ضِیا شد
چه عالی بنایی ز رای شریف گروهی ملک را در او التجا شد
گذرگاه خضر و مقام مسیح از این تا قیامت ز فضل خدا شد
تبارک تعالی چه مسجد که گویی چو کعبه مُعظم مُبارک بنا شد
خلایق نمودند بسی سعی خیری خداوند بلطفش از ایشان رضا شد
بگفتم نمایم چو از بهر تاریخ خیالی امینی خِرَد بر ملا شد
بگفتا " سلیمان " چرا تو غمینی تو را هم مددکار حامی خدا شد
ببین و بسنجش بتاریخ او ز روی معما نکاتش ادا شد
تامّل نما و بگو از سر فیض مکان عبادت محل دعا شد.
بعد از انقلاب در سایه زحمات متولیان مرحوم که آقا و خانمی به نامهای اسماعیل(اسمال آقا) و متولی آبجی بودند (خدایشان رحمت کند)و با درایت و همت بزرگمردی از دیار کریمان اهل بیت آقا سید ابراهیم بنی هاشمیان(معروف به آسید ابرهیم ) پیشنماز وقت با کمک دیوار بلوکی محدود شد تا از تجاوزات مرزی توسط افراد محلی مصون بماند.سپس آشپزخانه و زیرزمینی برای احداث کتابخانه با مسئولیت یکی از فرزندان ایشان که در حال حاضر پزشک هستند به کل مجموعه اضافه شد.
در بهار سال به دلیل سهل انگاری در افروختن آتش در اجاق هیزمی داخل مسجد و بنا بر روایتی در اثر بروز صاعقه گر گرفت و یکپارچه در آتش سوخت. این حادثه تلفات جانی نداشت ولی تاریخی سراسر پر از رمز و راز را باخود ازبین برد که از این به بعد می بایست آن را از طریق نقل قول ها و سخنان پیران سالخورده با تردید در صحت و سقم آنها مورد واکاوی قرار داد.
در حال حاضر بر طبق معماری جدید از آهن و سنگ و سیمان با دو شبستان بزرگ در دو طبقه مسجدی نو ساخته شد که نشانی از شکوه و عظمت گذشته را ندارد. توسط نگارنده پیشنهاد بیمه کردن مسجد آدینه در برابر حوادث طبیعی و ....و بیمه کردن متولی آن با خانواده اش و همچنین موذن گرانقدر آقای علی کیایی(مشتی رمضان) به هیئت امناء مسجد داده شده است.
نوروزماه سال ۱۵۸۵ دیلمی(سال کبیسه است) مطابق با ۱۴ مردادماه شمسی(۱۷ مردادماه تقویم دیلمی) و ۵ رمضان ۱۴۳۲ قمری و ۵ آگوست ۲۰۱۱ میلادی است.
منابع مورد استفاده:
۱-ستوده، منوچهر، از آستارا تا استاراآباد، ج 2 ص 32
۲- لغتنامهٔ دهخدا
۱- وب سایت سماموس
۲- وبلاگ رامسر شهر دریا و جنگل
۳- http://siamakmehranfar.persianblog.ir/1389/5
توجه:
توسط نگارنده پیشنهاد ساخت تصاویر انیمیشن با کمک نرم افزار 3D STUDIO به شورای شهر رامسر و دهداری جواهرده در قالب نامه اداری در سال ۱۳۸۸ارسال شده است.کسانی که مایل به همکاری و یا سرمایه گذاری جهت معرفی اماکن و جاذبه های گردشگری شهرستان رامسر می باشند می توانند به دفتر شورای اسلامی شهرستان رامسر و کتالم و سادات محله به صورت حضوری مراجعه فرمایند.
ادامه مطلب

http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/31747540.jpg

در شهرستان رامسر و ییلاقات از جمله جواهرده استفاده از مصالح محلی خصوصا سنگ و چوب از گذشته های دور مرسوم بوده است. به دلیل وجود اکوسیستم های مشابه مناطق بیابانی در ارتفاعات گسترش جنگل ها فقط تا ارتفاع خاصی ادامه یافته و از منطقه ای به بعد ما دیگر شاهد رشد درختان و جنگل وسیع در ارتفاعات ییلاقی نیستیم. در این مناطق درختان جای خود را به درختچه ها و سپس بوته ها و علوفه مراتع می دهند.
از چوب درختانی نظیر راش- سردار(سرخدار) و .... به دلیل استحکام مناسب به شکل نر و ماده و با کمک میخهای محکم چوبی از جنس درختی خاص روی هم سوار شده (اصطلاح اجار بندی گیلکی رامسری) در ساخت خانه های روستایی استفاده شده و سپس گل اندود می گردند.
خانه های روستایی دوطبقه بوده و طبقه پایین(اصطلاح محلی جیرکا) بیشتر با ملات سنگ و چوب ساخته می شود تا استحکام کافی داشته باشد و طبقه بالا(اصطلاح محلی جارکا) دارای پنجره چوبی(آبشکه) با حفاظ یکپارچه چوبی جهت مقابله با بادهای تند بهاری می باشد. معمولا از طبقه پایین با یک درب چوبی(اصطلاح محلی بلت بر) و به کمک یک قفل چوبی که با دست از طریق سوراخی در کنار درب(اصطلاح محلی کرما لوکا) باز و بسته می شود معمولا برای نگهداری احشام استفاده می شد. دربی افقی در کف طبقه اول برای ریختن علوفه دامها در پاییز و زمستان نیز در نظر گرفته می شد.امروزه که دام زیادی نگهداری نمی شود طبقه پایین را گل اندود نموده و یا رنگ کرده و برای فصل تابستان که خنک تر است مورد استفاده قرار می دهند. ژوشش سقف خانه ها نیز با تکه هایی از تخته (اعلب به ابعاد ۳۵*۳۰ و یا ۴۰*۳۰) به صورت سفالی روی هم طوری نصب می شد تا آب باران و برف را به خارج هدایت نمایند. چون میخ فلزی وجود نداشت با کمک سنگ و کلوخ تخته ها را از جریان باد و حرکت کردن از محل اصلی کنترل می نمودند.
بر طبق تحقیقات انجام شده در این نوع معماری محلی (سنتی) نسبت به معماری جدید(ساختمانهای بلوک و آجری)چون چوب ها در همدیگر کلاف شده اند در مقابل زلزله و حرکات زمین به دلیل خاصیت ارتجاعی بیشتر مقاوت نموده و از هم نمی گسلند.
چون منطقه خوش نشین بود در هر سال یکبار در ایام نوروزماه (آغاز سال دیلمی) در اوایل مردادماه شمسی در تابستان دیوارهای داخلی و خارجی این نوع خانه ها را با گل رس خاصی گل مالی می کردند(فواج زدن).زدودن کثافات و تارهای عنکبوت و نو کردن اشیاء قدیمی سنتی قدیمی است که از نیاکان این مرزو بوم به ارث رسیده و هم اکنون این کار در زمان قبل از تحویل سال نوی هجری شمسی و آغاز جشن های نوروزی به جای نوروزماه دیلمی انجام می گردد.
مسابقات (میدان رفتن)خروس جنگی در بعضی از ولایات گیلان و مازندران به عنوان یک تفریح سالم و مفرح از دیرباز مورد پرورش علاقمندان بود. این سرگرمی علاوه بر به جنگ انداختن حیوانات بیچاره چون شرط بندی نیز بر روی آن انجام می شد از طرف اغلب خانواده ها مذموم و مغموم بود.
در حال حاضر قیمت این خروس های جنگی که بیشتر به نژاد لاری معروف هستند از ۱۵۰ هزار تا یک میلیون تومان است که توسط دلالان و دوستداران این پرنده براحتی خرید و فروش می گردد.
![]()
![]()
![]()
خروسهای لاری از توان ژنتیکی بالایی برای تولید تخم مرغ و گوشت برخوردار هستند و از نظر کیفیت نیز چیزی از مرغ های پرورشی فعلی کم ندارند.اصلاح نژاد آنها در زمینه رفتار اهلی کردن و عملکرد در چند کشور جهان از جمله برزیل آغاز شده است .
