رادیو جواهرده یکشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۸۸ 8:59
در رادیو جواهرده :

آواها و نغمه های آشنا از زبان مردم رامسر و حومه که سینه به سینه نقل شده  تا به دست ما رسیده اند بار گذاری می شود.

این اشعار و ترانه ها با  گذشت زمانهای دراز  احتمالا دچار تغییرات اساسی و یا جزئی نیز شده اند که از عهده ما خارج بوده است.

بهر حال برگ سبزی است تحفه درویش تا تقدیم مردم خوب و مهرپرور رامسر و حومه گردد.

توجه:

 اگر در این زمینه ترانه و یا شعری گیلکی دارید پذیرای لطف شما هستیم تا با نام خودتان آنها را به مردم معرفی نماییم. 

برنامه های رادیو جواهرده از زبان مردم منطقه جلگه ای - پایکوهی و ییلاقات است.

<<<جهت آپ لوید شدن  کمی وقت لازم است لطفا منتظر بمانید>>>

۱-مقدمه:

 بلوک سخت سر(فیلم)

در قدیم الایام ناحیه ای بس کوچک و متشکل از چندین قریه و آبادی بود و بقیه اراضی جلگه ای و کوهستانی آن شامل چندین شهر و ولایت و آبادی نظیر گرجیان،کلاجه کوه تنهیجان،پورچی،بامسی،اشکونه،شهرستان،سیرسی،چاله سر،کلالم،جنت رودبار،زلزلان دشت،لپاسر،جورده،آسیاگاه،لیماکش و...بود و هیچیک از آنها از لحاظ جغرافیایی در محدوده سخت سر قرار گرفته نداشتند ولایاتی که در مجاورت سخت سر قرار گرفته بودند نظیر گرجیان،کلاجه کوه و تنهیجان هر یک دارای حدود و ثغوری جداگانه و قلمرو معینی بودند اما به طور کلی محو و نابود شدند و نام آنها برای نسل حاضر بیگانه است. در حالی که در طول قرون متمادی حکومت مستقلی داشتند و شاهد حوادث و رویدادها،جنگ ها و خونریزیها و ماجراهای گوناگونی بودند. 

در باره ییلاق جواهرده رامسر

 

جاذبه های گردشگری جواهرده(آبشار و گیشی سنگ)

 

لهجه رامسری از گویش گیلکی منتج از زبان فارسی

 

 عشق گم شده

۲-ترانه های فولکلوریک و عامیانه:

برنامه اول-گیلکی با آهنگ روزسی دی پروری-شهرستان رامسر

برنامه دوم-جان می طوبی-  ذبیح اله مختاری-تکامجان اشکور

برنامه سوم-رعنا گلی-  ذبیح اله مختاری-تکامجان اشکور

برنامه چهارم-سیاه چومه ره اسیرم -1ذبیح اله مختاری-تکامجان اشکور

برنامه پنجم-سیاه چومه ره اسیرم-2-ذبیح اله مختاری-تکامجان اشکور

برنامه ششم -لاکو دانه ذبیح اله مختاری-تکامجان اشکور

برنامه هفتم-کنسرت گروه مستان-با صدای همای (گل مار)

برنامه هشتم-

کنسرت سیما جان(ترانه فولکلوریک مناطق گیلان تا نوشهر مازندران)

برنامه نهم:

معرفی دو وب سایت موسیقی گیلانی

استفاده از کلمات جهت بیان مفهوم آنچه که بر ذهن افراد مترتب می شود در کنار شیوایی سخن و لهجه شیرین گیلکی با عث شده تا اشعار و ترانه های گیلکی حماسی-مدیحه سرایی-وصف طبیعت(جنگل و کوه و دریا و گل های وحشی و...) با صدای دل انگیز شاعران و خوانندگان گیلکی زبان از ارزش زیادی برخوردار شوند. این ترانه ها به دلیل ریشه داشتن در جان و روح مردم خطه ساحلی خزر و حاشیه همیشه سرسبز جنگل های شمال یادآور دلاوری ها و سختی ها و مشکلات زندگی  و یا جشن های برداشت محصولات کشاورزی  و غیره است.

"این ترانه ها را خوب بخاطر بسپارید و برای دیگران نیز زمزمه نمایید".

استان گیلان با مردم مهربان و سرشار از عشق و محبت  به سرزمین آبا و اجدادی خود در بحث موسیقی فولکلور نیز زحمات زیادی را متقبل شده و در احیاء آیین های سنتی و آداب و رسوم گذشته تلاش می نمایند.

 ۱-موسیقی گیل و گالش

۲-ترانه های گیلانی - آبکنار 

 

۳- صدای مردم ( پیشنهادات و نظرات  و گفتمان)

منتظر نظرات شما همشهری عزیز هستیم.

 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

با با طاهر پنجشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۸ 10:45

بابا طاهر از معدود شاعران دوره سلجوقیان است که زندگی و افکارش در پرده ابهام باقی مانده و معروفیت او در سرودن اشعاری در قالب دوبیتی است . این اشعارو برخاسته از سوز درونی و ظلم و جور حاکمان وقت است او با بیانی شیوا و رسا درددل مردم خود را بیان نموده است.

با با طاهر همدانی، معروف به «بابا طاهر عریان»، عارف، شاعر و دوبیتی‌سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری(سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده‌است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده‌است.

 بابا طاهر را می توان بعد از بندار رازی دومین سراینده شعر به زبان دیلمی (گیلکی) دانست.بیت زیر را به ایشان نسبت می دهند.

ندارم خنجر و پاره کنم دل                         ببینم چی خیال می دلا دل

اگر نمونه‌هایی از فهلویات بندار رازی به گویش دیلمی از زبان گیلکی ، فهلویات باباطاهر عریان به گویش همدانی ، فهلویات صفی الدین اردبیلی به زبان آذری ، فهلویات پیرشرفشاه دولایی به زبان گیلکی ، فهلویات امیر پازواری به گویش تبری از زبان گیلکی و اشعار ملاسحری به گویش مردم تهران قدیم را با هم مقایسه کنیم وجوه مشترک و مشابهت فراوانی در آن‌ها پیدا می‌کنیم که از نظر زبان شناسی محرز و تثبیت شده‌است.

 بشم به الوند دامان مو نشاُن                     دامن اژ هر دو گیتی‌ها وشانم

نشانم توله و مویم به زاری                          بی که بلبل هنی و اول نشانم

به فارسی امروزی:بروم به دامنه الوند جای گزینم/دامن از هر دو گیتی برکشم/نهال بنشانم و گریم به زاری/باشد که بار دیگر بلبل را پهلوی گل بنشانم

بسیاری از واژگانی که باباطاهر در اشعار خود بکار برده ، امروزه نیز در زبان گیلکی رایج است ، در دیوان باباطاهر صدها واژه یافته می‌شود که هنوز در زبان گیلکی کاربرد دارند ، مثلاً در ترانه فوق واژگانی چون : بشم (بروم) – نشانم (جای گزینم) – اژ (از) – وشانم (از مصدار واشاندن گیلکی = گسترانیدن) – توله (بوله گیلکی – نهال تازه) – بی (باشد) و … که در زبان گیلکی کار برد دارند.

 

زندگینامه و آثار بابا طاهر

 دوبیتی های باباطاهر

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |