با با طاهر پنجشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۸ 10:45

بابا طاهر از معدود شاعران دوره سلجوقیان است که زندگی و افکارش در پرده ابهام باقی مانده و معروفیت او در سرودن اشعاری در قالب دوبیتی است . این اشعارو برخاسته از سوز درونی و ظلم و جور حاکمان وقت است او با بیانی شیوا و رسا درددل مردم خود را بیان نموده است.

با با طاهر همدانی، معروف به «بابا طاهر عریان»، عارف، شاعر و دوبیتی‌سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری(سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده‌است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده‌است.

 بابا طاهر را می توان بعد از بندار رازی دومین سراینده شعر به زبان دیلمی (گیلکی) دانست.بیت زیر را به ایشان نسبت می دهند.

ندارم خنجر و پاره کنم دل                         ببینم چی خیال می دلا دل

اگر نمونه‌هایی از فهلویات بندار رازی به گویش دیلمی از زبان گیلکی ، فهلویات باباطاهر عریان به گویش همدانی ، فهلویات صفی الدین اردبیلی به زبان آذری ، فهلویات پیرشرفشاه دولایی به زبان گیلکی ، فهلویات امیر پازواری به گویش تبری از زبان گیلکی و اشعار ملاسحری به گویش مردم تهران قدیم را با هم مقایسه کنیم وجوه مشترک و مشابهت فراوانی در آن‌ها پیدا می‌کنیم که از نظر زبان شناسی محرز و تثبیت شده‌است.

 بشم به الوند دامان مو نشاُن                     دامن اژ هر دو گیتی‌ها وشانم

نشانم توله و مویم به زاری                          بی که بلبل هنی و اول نشانم

به فارسی امروزی:بروم به دامنه الوند جای گزینم/دامن از هر دو گیتی برکشم/نهال بنشانم و گریم به زاری/باشد که بار دیگر بلبل را پهلوی گل بنشانم

بسیاری از واژگانی که باباطاهر در اشعار خود بکار برده ، امروزه نیز در زبان گیلکی رایج است ، در دیوان باباطاهر صدها واژه یافته می‌شود که هنوز در زبان گیلکی کاربرد دارند ، مثلاً در ترانه فوق واژگانی چون : بشم (بروم) – نشانم (جای گزینم) – اژ (از) – وشانم (از مصدار واشاندن گیلکی = گسترانیدن) – توله (بوله گیلکی – نهال تازه) – بی (باشد) و … که در زبان گیلکی کار برد دارند.

 

زندگینامه و آثار بابا طاهر

 دوبیتی های باباطاهر

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |