
http://dc340.4shared.com/img/IW8bEjfM/s7/IMG_15691hwghp.jpg?async
اولی: "دونیایَه آب بابُرِه اُنِ خواب بارِه ". هِچ چی یََرِه به کار نوشونِه!
اولی: اگر دنیا را آب ببرد او خواب است. به درد هیچ کاری نمی خورد.
دومی: "هر کسی یَه بهرِ کاری بِساختِن". آُن کار نیَه. موسِ فوچینَ، پشت مَچَه گازِ گیره پرتقال بِچینَه. بند باغِ جعبه بَکِشِه.
دومی: هر کسی را بهر کاری ساخته اند. کار او نیست. به ماتحت خودش فشار آورد. پشت لبش را به دندان گرفته و پرتقال بچیند. یا اینکه در باغ های شیب دار جعبه حمل نماید.
اولی: "بی توره بُخواردِه بی افسار هم بُموتِه".
اولی: بدون کاهدان خورده و بدون افسار هم گردش کرده(کنایه از اسب سرکش یا آدم بی خیال)
"چِشتِه بابا مفتِ گوشتِه سر سینه با کینِ پُشتِه"
به گوشت مفت عادت نموده آن هم فقط به سرسینه با دنبلان مرغ(کنایه از گربه بی عار و آدم تنبل)
دومی: "آو از سرچشمه تولونِ"(آو از سرگل خرابه). وَچَه اهل کار نیَه ولی چوچول بازه. تِرِه اُن سرِ دونیا بارِه پا آو نزه وِگردَنِه! زرده ماره!!
دومی:آب از سرچشمه گل است. بچه اهل کار نیست. ولی زبان باز است. تو را تا آن طرف دنیا می برد و بدون اینکه پایت خیس شود به منزل بر می گرداند.مار زردرنگ و خیلی موذی است(موزمار است).
اولی:"خدا دوتَه چُم دیگر مِرِه هَدِه چنین آدم مفت خوری یَه وَنِه هرگز نَنِم".
اولی: خدا اگر دو تا چشم دیگر به من بدهد چنین آدم مفت خوری را هرگز نمی خواهم ببینم.
دومی:بعضی ها خودشانِ زرنگ دانِن اَمَّه زرنگی نِدارِن. بعضی ها زرنگ اند ولی نشان نَدَنِن. "بُن بُنِ خوشتِرَه کین خرابی دَرِن".
دومی: بعضی ها زرنگ نیستند ولی خودشان را زرنگ می دانند. بعضی ها زرنگ هستند ولی نشان نمی دهند ولی زیرزیرکی کارهای خودشان را انجام می دهند.
اولی:خدا اَمِه آخر و عاقبتِ ایشانِ هَمرَه به خیر بی یَرِه!
اولی: خدا آخر و عاقبت ما را با این افراد به خیر کند.
دومی: ای دونیا دِل "هِچ چی مونوم زئه نداره". بهتر از راستی و درستی هچ چی نیَه. "چاه کَن جاش همیشه تَه چایَه". چه کلاه بَنِه مردوم سَر چه کلایَه وِگیرِه! از هر گلّه ای هم باشِه!
دومی: در دنیا چیزی مایه فخر فروشی و غرور نیست. هیچ چیز بهتر از درستی و راستی نیست. چاه کن جاش همیشه ته چاه است. چه کلاه بردارد چه کلاه بگذارد. از هر صنفی و گروهی که باشد.
اولی: مهم نِیَه تو چی کارِه هِسِّه. مهم اینِه هر کاری یَه انجام دَنِه وِرِه درست انجام بَدی. "وی دل وَنگ دِنی باشَه".
اولی: مهم نیست تو چه کاره هستی مهم این است که هر کاری را که انجام می دهید آن را درست انجام بدهید. در آن خطایی و حرفی نباشد.
دومی: دانِسِه آدم زرنگ "یِه چُموش ویشتَه پاره کانِه"، وی دردسر ویشَتَرِه:
دومی: می دانستی آدم زرنگ یک کفش بیشتر پاره می کند و دردسرهای او بیشتر از بقیه است.
نتیجه اخلاقی:
ای پسرفکر عبادت باش بی عاری مکن
در خیال کسب و طاعت باش بیکاری مکن
فکر فردای قیامت باش عیاری مکن
تا که دستت می رسد غیر از نکوکاری مکن
می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن ( شعر از نسیم شمال)
ادامه مطلب
به طور کلی غار حفره یا دهانه ای است که هیچ گونه ابعاد خاص و مشخصی ندارد. گاهی در دل زمین و گاهی در دل صخره ها دیده می شود. برای ورود امن به غار تدابیر مختلفی باید سنجیده شود که در ادامه بخشی از این تدابیر در یک فایل که حاصل تلاش های فدراسیون کوهنوردی است آورده شده است.
در شهرستان رامسر نیز از زمانهای خیلی دور در اثر وجود آتشفشان و خروج مواد مذاب(ماگما)در کوه ایلمیلی و یا در اثر ریزش نزولات جوی و حل شدن منابع کربناتی در دل کوه هایی نظیر مارکوه و .... غارهای طبیعی بوجود آمده است. معدن آهک در زیر کوه مارکوه نیز با رویکرد جدید توریستی جهت بازدید از قلعه بالای آن(مربوط به دوره اسماعیلیان قرن ۵ و ۶) در دهه ۸۰ تعطیل شده است و توسط مسئولین وقت از ادامه فعالیت آن جلوگیری شد.
غارها با طبیعت زیبای درون خود سرشار از ناگفته هایند و با تهیه امکانات مناسب و آموزش هایی به مراتب سخت تر از کوهنوردی می تواند جهت جذب گردشگران و علاقمندان به طبیعت در دستور کار مسئولین محترم استان و شهرستان قرار گیرد.
از عمده غارهای طبیعی رامسر می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
*غار یاغی لوکا و گَر گَر لوکا در بالای کوه ایلمیلی
این غارها احتمالا محل خروج مواد مذاب آتشفشانی در گذشتههای دور بودند و مدتی به عنوان پناهگاه دزدان و یاغیها (یوگی =یاغی) طایفهای از سکاهای مهاجر به نام ایمیری بوده است که در این مکان حکمرانی داشتهاند.
*غار کور شاپر چال (شب پره چال)
این غار در پُردسَر لات محله قرار دارد و وجه تسمیه آن به دلیل وجود خفاش(شب پره=کورشاپَر) در آن است.
*غار بام بامِه
این غار تقریبا در روبروی ضلع شرقی هتلهای بزرگ و قدیم در دامنه کوه قلعه بند قرار دارد .
*غار کُه بُن
این غار در روبروی کوه سُرخ تله و در دامنهی کوهی به همین نام بوده است که گنجایش نگهداری 500 رأس گوسفند را نیز دارد. در رامسر بر اساس باور قدیمی به غار اصحاب کَهَف معروف است.
*غار آهکی در زیر کوه مارکوه
مدتها این غار به عنوان معدن آهک مورد بهرهبرداری قرار میگرفت ولی با توسعه جاده آسفالته و احیاء مجدّد قلعه مارکوه توسط سازمانهای مردم نهاد و اداره میراث فرهنگی و گردشگری رامسر از ادامه کار آن جلوگیری شد.
*غار یخچال طبیعی جواهرده(غار سَه بُن)
این غار یخدان طبیعی (ورف چال) در کَمرکش کوه سه برادر(سه براره رگِه رَجِه) کمی بالاتر از محوطه مرتع طبیعی قُرُق شده لَشت کُنُس و بالاتر از سراگاه گاو" لی سِرَه " و در محلی به نام سَه بُن (زیر سایه ) قرار دارد.
*غار شاه سفید کوه
این غار از غارهای قدیمی رامسر است. این غار تداعی کننده جنگ کیکاووس در مازندران و اسیرشدن وی در غار هفت خوان دیو سفید مازندران است که به دست رستم پهلوان با گذشتن از هفت خوان نجات یافت(رحیمیان،ع.1390).
*در شهرستان رامسر علاوه بر غار چندین چاه نیز وجود دارد که از جمله آنها چاه کِشکِرِت کول(محل وجود زاغ) است که در دامنه کوه دریادیم چپرسر(چور=زمینی که آباد نشده است) در سادات محله رامسر وجود دارد.
کارآموزی غار نوردی - کمیته کوهنوردی فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران
يکى از بازيکنان داخل تشت و کنار پنجره مىنشيند. آنگاه آستين خود را بهطرف پنجره نگاه مىدارد و از داخل آن ستارههاى آسمان را مىشمارد.
در همين موقع يکى ديگر از بازيکنان، يک ظرف آب آورده و آن را داخل تشت مىريزد و لباس فردى را که در حال شمارش ستارهها است، خيس مىکند .
این بازی نوعی ارزش گذاشتن به ستاره های آسمان و استفاده از ابزاری ساده جهت شادنگهداشتن و آب بازی کودکان و نوجوانان به ویژه در آب و هوای شرجی و گرم شبهای تابستانی در شمال ایران است.
*
امروزه هنر شادزیستن و آب بازی کردن والدین با فرزندان در خانه ها به فراموشی سپرده شده است تا جایی که آب بازی به خیابان ها و پارک ها کشیده شد . به دلیل اختلاط دختران و پسران این کار در انظار عمومی نوعی هنجار شکنی محسوب می شود و پیگرد قانونی دارد.

http://images.persianblog.ir/326104_bfHBJ2tq.jpg
زمستان سردی بود. همه جا پر از برف شده بود. کتری سر بخاری هیزمی قُل قُل می کرد. مردی با چند پرنده شکار شده وارد خانه شد.
مرد: امسال زمسّان سختی یَه. خدا به خیر بیارِه! همه جار وَرفه بَستِه!
مرد: امسال زمستان سختی است. خدا آخرش را به خیر کند. همه جا برف و یخبندان است.
زن: سِلام. کوجار هِسِه بی؟. بِچَسِه . بیَه بخاری دیم یِه کم گرما باش. اَلَن آفتاو بُو اودِه مایه . دِرگا هوا خیلی سرده.
زن: سلام. کجا بودی؟ سرد شدی. بیا پهلوی بخاری کمی گرم شو. الان ماه آفتاب نبود(زمستان) است. بیرون هوا خیلی سرد است.
مرد: با تمسخر می گوید" کهنه پُلا تازه بیشتی کهنه قار و تازه اِشتی"
مرد: با تمسخر می گوید: پلوی کهنه و ته دیگ تازه قهری دیرینه و تازه آشتی شدن."
زن: چی با مگر؟
زن: چی بود ؟
مرد: تا پَرسال سرپا کِش داکُردِه. اِسِه مِرَرِه تسبیح آو کَشَنِه. از ما بهترانِ هَمرَه چرخ خواره. تا دوگشوب "وی سایَه با تیر زَنِه با" . اَلَن" یِه چال بُخوار ِِه چال برین" وَکِتِن! گاو گی خوب سوجَنِه!
مرد: تا پارسال ایستاده می شاشید. الان برای من تسبیح آب می کشد(ادای مسلمانی دارد).با از ما بهتران می گردد. تا دیشب" سایه اش را با تیر می زد" الان : با هم دوست و رفیق شده اند". پهن گاوهایشان با هم خوب می سوزد.(رابطه دوستانه دارند.).
زن: کیِه گونِه؟
زن: به چه کسی می گویی؟
مرد: تی هَمسادَه. حاجی آقایَه. حاجی از مِنی برگشت مار رفت و اژدها برگشت!
مرد: همسایه تو. حاجی آقا. "حاجی از مِنی برگشت مار رفت ولی اژدها برگشت.
پسر: "خر پیدا باشِه آدم چَرِه پیاده راه بوشو"؟!
پسر: اگر خر پیدا بشود انسان چرا پیاده راه برود؟!
مرد:داغ نترس گَپ زَنِه؟ . مِرِه نترس می دُمال دوبونِ بترس. "کَل مارِه گَم کی..را وُشت"!
مرد:بدون ترس از داغ شدن حرف می زنی؟ از من نترس از پشت سری ام بترس." آدم کم ارزش هم بزرگ شده و ادعای فضل می کند"!
زن: تو با کی رِفاقِ. اَمِه تکلیف مشخص بوکون با امام حسینِ یا با یزیدِه؟!
زن: تو با چه کسی رفیق هستی. تکلیف ما را مشخص بکن. با امام حسین هستی یا با یزید؟!
مرد: همه یِه گِل چال گِل اِند.سر تا پا یِه کرباس نیرزَنِن" "هَمَش گوز گَپ زَنِن.
مرد: همه از یک گودال گل (مثل هم) هستند. سر تا پا یِه کرباس بیشتر نمی ارزند. همیشه حرف مفت می زنند.
زن: قباحت بوکون " جهنم تَش وسط نیشتِه" اَندی مردوم دروغگوجی ندار! ماه هچ وقت پشت ابر نمانه.خدا خودش تِقاص وِگرَنِه.
زن: خجالت بکش. " به یقین وسط آتش جهنم نشسته ای" اینقدر از مردم دروغ گو بد نگو! ماه هیچ وقت ژشت ابر نمی ماند.خداوند آنها را به سزای اعمالشان می رساند.
پسر: کوروش هم از سه چیز ترس داشته و گوتِه: خدایا کشورم را از دروغ –خشکسالی و دشمن محافظت بفرما"
پسر: کوروش هم از سه چیز ترس داشت و می گفت:
"خدایا کشورم را از دروغ- خشکسالی و دشمن محافظت بفرما"
نتیجه اخلاقی:
"خدایا از شر دروغگویان و دشمنان دوست نما به تو پناه می بریم"

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/12/906960_orig.jpg
اولی: پسر جان چی چی خواردِه دَرِه؟
اولی: پسرجان چه داری چه می خوری؟
دومی: اَندی سیب زمینی، مُرغانِه و گوجه بُخواردِم اَمه قیافه عیوَضا با!
دومی : آنقدر سیب زمینی، تخم مرغ و گوجه خوردیم قیافه ما عوض شده است!
اولی: "هر کی روغان خوارِه با مُغان خوارِه"
اولی: هر کسی روغن می خواهد بخورد اول باید سختی و رنج را تحمل نماید
دومی: اَمَّه یِه نصف آدم شان " خرس خواب دَرِن گاو خوراک" ولی اَمه دِریم سگِ زیندگی.
دومی: تعدادی از آدم ها مثا خرس می خوابند و مثل گاو غذا می خورند ولی ما زندگی سگی داریم.
اولی: هر کی رنج بکشی َیه در آینده سود بابُردِه. مگر نیشناوُسی بی:" بادآورده باد بارِه" اُشان به پول پدرشان ناز کانِن. تو باید روی پای خودت بَسّی!
اولی: هرکسی رنج کشید در آینده سود برد. مگر نشنیده بودی: بادآورده را باد می برد. آنها به پول و ثروت پدرشان می نازند.
دومی: شاید خدا توجه ای بکنِه ای تِرم می دکترایِه هِگیتِم! تازه اول بدبختی یَه. بیکاری و ......
دومی: شاید خدا توجه ای بکند این ترم دکتری خود را گرفتم! تازه اول بدبختی . بیکاری و .....من است.
اولی: نیا نوکون تی سَرِمالِ شان چند نفر کار اداری سَر بَسَّن با شو نیا بوکون تی مُثان آدم شان چند نفر بوشان روستا دِل با سرمایه کم کار تولیدی راه بیکَتَن. چند نفره نان و روزی دَنِن.
اولی: نگاه نکن چند نفر مثل تو به کار اداری مشغول شدند . نگاه کن آدمهای مثل تو چند نفر با پول اندکی در روستا کار تولیدی راه انداختند. به چند نفر نان و روزی می دهند(ایجاد اشتغال).
دومی: ای بابا، چه کشکی چه پشمی." آه نِداریم با ناله سودا بوکونیم" . بیرون گود هِسِّه گونی لِنگِش کُن!
دومی: ای بابا، چه کشکی و چه پشمی." آه نداریم با ناله سودا کنیم . در بیرون از گود هستی و می گویی لنگش کُن.
اولی: پدر خدا بیامرز. تو گونه " خرما بیا دهان ما" . ایشان که شروع بوکوردِن اولّش مثل تو فکر کُردِن. بُشان کار یاد بگیتِن . زحمت بکشی یَن تا وَکِتن نمونه.
اولی: پدرت را خدا بیامرزد. تو می گویی "خرما خودت بیا دهان ما" .اینها که شروع کردند اول مثل شما فکر می کردند. رفتند کار و حرفه ای را یاد گرفتند. زحمت کشیدند تا اینکه در کارشان نمونه شدند.
دومی: تا بِنیم خدا چی خوانِه!
دومی: تا ببینیم خدا چه می خواهد!
نتیجه اخلاقی:
"برای آغاز کاری پر منفعت هیچوقت دیر نیست. می بایست از جایی شروع کرد."
تعدادی ازگیاهان دارویی رامسر و ییلاقات آن
(جواهرده و اشکورات)
محمد ولی تکاسی، کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمان
09366348680
خلاصه:
رامسر و طبیعت زیبای آن با بهره گیری از مواهب خدادادی همچون وزش بادهای فصلی و باران زا و وجود رطوبت فراوان در بخش جلگه ای دارای جنگل های انبوه و در بخش کوهپایهای و کوهستانهای خود به دلیل وجود آب و هوای مناسب برای رویش گیاهان مرتعی و کوهستانی همواره مورد توجه طبیعت گردان، متخصّصان علم گیاه شناسی و سایر پژوهندگان بوده است. بسیاری از زنبورداران کشور از تقویم زمان گلدهی گیاهان مرتعی، کوهستانی و باغات میوه در رامسر و ییلاقات آگاهی داشته و در فصل مناسب کلنی زنبورها را به این مناطق کوچ می دهند. این پژوهش بر اساس مطالعات میدانی(مشاهده مستقیم) در مسیر جاده کوهستانی لپاسر از جواهرده در ارتفاع بیش از 2000 متر از سطح دریا و در شهریورماه 1391 (فصل بذردهی اغلب گیاهان در این منطقه) انجام شده است. در این مقاله به معرفی چند گونه غالب در منطقه(20 گونه) از نظر فنوتیپ و ترکیبات شیمیایی و خواص دارویی آنهابر اساس مطالعات کتابخانه ای و فرهنگ گیاه شناسی پرداخته شده است. امید است این مجموعه به عنوان راهنمای مناسبی برای مطالعات بعدی، برداشت بعد از مراحل بذر ریزی، تکثیر طبیعی و مصنوعی و در نهایت کشف حقایق بیشتری از این نوع گیاهان دارویی توسط متخصّصان فارماکوگنوزی، علم گیاهشناسی و فنولوژی گیاهی[1] مورد استفاده قرار گیرد.
کلمات کلیدی: گیاهان دارویی، رامسر، اشکور،جواهرده، ترکیبات شیمیایی
"علاقمندان می توانند جهت دریافت اطلاعات بیشتر و تهیه سی دی ( مقاله ۸۳ صفحه در قالب پی دی اف) به بخش منابع مورد استفاده در آخر این کتاب و یا آرشیو موضوعی حیات وحش و محیط زیست رامسر در وبلاگ رامسر شهر دریا و جنگل(http://mw1.blogfa.com) مراجعه و یا با آدرس ای میل نویسنده تماس حاصل فرمایند."
گل بی مرگ(لِرو) Helichrysum setosum
زبان بره(میش گوش) Stachys byzantine
گیاه آقطی(پِلَم) Sambucus nigra
زرشک وحشی(میالسک) Berberis crataegina
پونه(پوتی نیک) Mentha pulegium
سنجد تلخ(دیوزیت) Hippophae rhamnoides
و .......
http://dc232.4shared.com/img/6CKl_W1R/s3/IMG_0659.JPG
گل بی مرگ(لرو)
[1] -مطالعه فنولوژي، شناخت و بررسي تاريخ بروز پديده هاي زيستي مختلف در گياهان مي باشد.
ادامه مطلب

http://persian-star.net/1391/10/2/BestNature2012/BestNature2012_Persian-Star.org_30.jpg

http://salijoon.ws/mail2/911026/maroof/awesome_photo_23.jpg
کیجا: جوان بیم. یِه خَبطی بوکوردیم. انسان جایز الخطا نه بلکه دائم الخطایَه!!
مادر:آخر دختر، عقل هم یار خوشی با. کیجا وَچه بِنیشِه قلیان بکشِه دود بوکونه هَدِه هوا که چی وَکِه! خنِه ایتَه دونیایَه بگیره؟ رُسوِیِه (رسوایی) کیسه داکُردِن.
کیجا: الحق و الانصاف تو راست گونِه. فقط به خودمان و آینده امان ضرر زَنیم. هَلِه سی سال وَنِکتیم اَمِه تلیک دَر هَنِه!(رَسمان کشیده بونو)!
مادر : دِبار کیجا بون اَمِه کَژ رِشتیم، پاچال سر نیشتیم. لاوند واتیم. چایی چی یم.پرتقالِ کاغذ شیمیایی وِپیتیم. خوشتِه پَئر و مارِ امور زیندگانی بیم.
کیجا: اَلَن دِ کیجا گَلِ شان اینجوری فکر نوکانِن. تیپ زَنِن بلکه یِه بخت برگشته پولدار وَچه گَل کِن وی سر خرابا باشِن. دِ بزن بر طبل بی عاری!
مادر: دونیا دگرگون بابا. گَتِه کوچتری معلوم نِیَه . مو هِی زنِم تو هم نی زَنِه؟!
کیجا: زندگی دونیمه دارِه. نیمه اول در آرزوی نیمه دوم و نیمه دوم در حسرت نیمه اول!
مادر: آی کَنِده کین زَنِه کِه. دُتُر مِرِه شعر تحویل نَدِه. تی دوتَه چُم خوب وازا کُن. بِن سگ کیه گله کی؟
دختر بکری اول بوکون فکری. دَست دستی خوشتِرِه چاه دل تَنِوَد. هلِه دُم دونیا خیلی درازِه! تی جوانی یَه رحم بوکون گل دختر.
کیجا: مار جان، تی قربان بُشوم. مو کاری بوکوردِم دِ راه بازگشت نِدارِم. می غرور خُردا با.. خوشتِه عاقبتِ خرابا کُردِم. بزم رگ بی خیالی!
مار: خدا بزرگه . بخشنده. اشتباه بوکورده. قتل و غارت که نوکوردِه. آدم خا نُکوشته. باشو یِه صنعتی، حرفه ای یاد بگیر از این حال و هوا دورا باش. آدم وَکِه. خودت باش. ادای کس دیگره در نیار!
کیجا: تو هم هیتَه می چُم مداد بکش(به رویم بیاور). بابا استغفرالله.
توبه تو ب----------ه !! خوشته مَچه پشته گازه گیته!
مار: باش دَس نماز بگیر. بیشیم مِندی آقا. امامزاده دل قبله بَکِّه . دعا بوکونیم هم تِرَرِه هم همه جوانا رِه. همه اهلا باشن. فکر کار و زندگی داباشِن. فکر خو پئر و مار سربلندی باشِن. نه یِه نصف مُثان چُم سو بار !!
کیجا: گفت شما باشِه لطف خدا
به حق پنج تن. غروب همچین روز عزیزی. به همین چراغ سو(روشنایی چراغ)
"به حق هرچی قشنگ کیجایه همه بوگین الهی آمین"
