هَمه چی آدم جی بهتَه(بهتر) شنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۰ 8:30

دریا کول زَنابا، بیجِ باد زَه. دریا پوشَه گِه شان اَفتاب دِل برق زَن. می دلِ خیلی بگیته با(بگیت  نیابا) اینگار یِه کُنده می دل سر نیابا.

دریا موج می زد. باد سردی در حال وزیدن بود. گوش ماهی ها در زیر آفتاب برق می زدند. دلم خیلی گرفته بود.انگار یک کنده بزرگ درخت روی دلم سنگینی می کرد.

 

می دل هوای مشهد بوکرده با.چقدر کبوترگه شان می دل تنگا با .  فقط خدا دانِه!

دلم هوای زیارت مشهد کرده بود. چقدر دلم برای کبوترها تنگ شده بود. فقط خدا می داند.

 

چند سال پیش سایه یه بزرگتر از سر مو کم بابا. حتما خدا خواستِه چنین بابا.

چند سال پیش سایه یک بزرگتر از سرم کم شد. حتما خدا خواست چنین شد.

 

اول سخت با بعدأ عادت بابا.اَلَن فقط وی یاد در دل مو زنده.


اول سخت بود. بعد عادت شد و در حال حاضر فقط یادش در دل من زنده مانده

 همه چی آدم جی بهتره. وی وسایل جانماز، تسبیح و ... همه بمانسن اَمَّه خودش بُشا. راهی دل گام وکیته که برگشتی نما.

همه چیز از آدم بهتر است. وسایل او مثل جانماز، تسبیح و غیره همه به جای مانده اند ولی خودش رفت. در راهی گام گذاشت که در آن برگشتی نبود.

 

خدایا همه ما را اول پاک بوکون بعد خاک (چال) بوکون، بی مزد و بی منّت.

خداوندا همه ما را اول بیامرزبعد بمیران، بدون پاداش و بدون منت دیگران.

بهار سره  کوکِه مِرِه چاکُردِه      هر کَس و ناکس ِ بُگ بوگِه مِرِه چاکرده

من را مثل پرنده کوکو در بهار(غمگین) کردی   من را حرف این کس و آن کس کردی


می نام دَکِتِه سر زبانها ، به خیالم    جنگ سَرا  پیر بابو مِرِه چاکِردِه

نام من بر سر زبانها افتاد، به خیالم    من را مثل پیر بابو ی منطقه جنگ سرا کردی

 

کوکو= فاخته که آواز کوکو را سر می دهد و در باورهای مردم رامسر و حومه می گویند:

به گیر- بو سوج – به میر و ....که با آواز کو  کو هم آوا می شود.معمولا زنان محلی در سوگ عزیزان از دست رفته چنین اشعاری را خوانده و ناله سر می دهند(اصطلاح گیلکی  رامسری ایشماره)

پیر بابو

در مراسم آیینی کترا گیشی(آیین آفتاب خواهی) بعد از ریزش نزولات جوی در زمانی طولانی هنگام برداشت محصول نظیر برنج و ... فردی به دم خودش جارو می بست و قیافه و لباس خود را به شکل غیر طبیعی در آورده و با ساز و دهل و یا به همراهی کوچکترها با کفگیر به پیاله و یا حلبی کوبیده و در کوی و برزن راه می افتادند و نذری می خواستند تا باران بند بیاید. پیر بابو در مراسم آیینی رابچره  در مراسم به پیشواز رفتن عروس بهار نیز انجام می شد که پیربابو نقش دیو (ننه سرما)را بازی می کرد. مردم در ابتدا با دنبال کردن و  کنار زدن دیو نسبت به آوردن عروس بهار اقدام می کردند.


 


 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

آفتاو ورزنگ- پیلا زنگولِه (aftoo varzang) یکشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۰ 8:24

از گذشته های دور در شهرستان رامسر و حومه آویختن زنگ به گردن بز گله جهت هدایت بهتر گوسفندان و بازیابی آنها در مه و شرایط بد آب و هوایی و یا آویختن زنگ بزرگ به گردن دام و یا بستن پارچه سبز به شاخ ها  خصوصا در گاو جهت رفع چشم زخم در نزد مردم اهمیت زیادی داشت. سوهان کردن نوک شاخ ها نیز برای آماده کردن گاو ها جهت مبارزه با گرگ و خرس های جنگلی در مواقع کوچ و ییلاق و قشلاق کردن نیز هرساله هنگام فصل کوچ انجام می شد. اگر بعضی از افراد توان نگهداری از دامها را نداشتند چوپان اجاره ای می گرفتند که هنوز هم در بعضی از مناطق رواج دارد.

به چوپان اجاره ای برای گوسفند و بز گوسند گالش و به دامدار اجاره ای بر ای گاو ها  واژه گاو گالش استفاده می شد. حال اگر به صورت شریکی آنها را نگه می داشتند از کلمه نیما کا و یا مِمِل نیز استفاده می شد.که شیر و گوشت و یا پنیر و کره را برای افراد صاحب دام می آورد و یا به مردم عادی می فروشد.

یاد این زبانزد افتادم:

گوسند گالش هِچ وقت سرگالش نوبونه

نگهدار گوسفند هیچ وقت سرپرست گالش ها نمی شود.

سرگالش=سی گالش

در باور چوپانان همیشه یک چوپان مهربان و قدرتمند جهت همراهی سایر چوپانان در مواقع خطر، خشکسالی و گم شدن در مه و در شرایط نامطلوب زندگی وجود دارد که به داد مردم می رسد و چوپانها را از فلاکت و بدبختی نجات می دهد.

این منجی در نظر غربی ها به نام سوشیانت و در نظر مسلمانان همان حضرت مهدی(عج) است که جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

اوش بام- تَلا گَرِه = صُبه دَم =صبحدم= شفق یکشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۰ 8:6

در گذشته های دور که مردم رامسر و حومه  به کار کشاورزی و دامداری می پرداختند سحرخیزی و شروع زودهنگام کارهای مزرعه را امری واجب می شمردند و معتقد بودند که اگر کاری را در صبح اول وقت شروع نمایند کارها بهتر و بیشتر انجام  خواهد شد.

یاد این زبانزد افتادم:

کار صُبحِ(صُبه) سَر دَر شونو

کار در صبح اول وقت انجام شده و پایان می پذیرد.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

گیشی= گی شی = عروسک دست ساز شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۰ 8:43


بامسی گیشی، بامسی گیشی      کی باباشه، تو  باباشی   اَمِه شی

عروس بامسی، عروس بامسی     کی می شود که تو مال ما بشوی!

این ور بیشی اون ور بیشی             آخرش هِسِّه  اَمِه شی

این طرف بروی آن طرف بروی        آخرش مال ما هستی

بامسی:(بام=اوش بام و سی= کوه به معنی کوه درخشان)

یکی از روستاهای بزرگ منطقه سخت سر و مرکز حکومتی در گذشته بود. حاکم نشین  قشلاقی بوده و نام قبلی آن تمی جان کِری (سرخس)بود.در گذشته گندم و جو در آن کشت می شد. امروزه بخشی از آن در مسیر جاده رامسر به جواهرده بعد از میان لات واقع شده است. به دلیل بروز زلزله مردم به میان لات کوچ نمودند و خانواده های جوار بندی و بالابندیان در آن سکونت دارند. چون این منطقه در اراضی شیب دار واقع شده است  توسعه زیادی پیدا نکرده است. در زمان گذشته  بسیار آباد بوده است. برگزاری مراسم عروسی در این منطقه همراه با بندبازی (لاخوند بازی)و سُرنا ، اسب سواری و غیره بسیار دیدنی بود. تاجران و بازرگانان برای فروش محصولات خود بعد از جواهرده از این محل استفاده زیادی می کردند.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

ابرها در جواهرده سر بر افلاک می سایند شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۰ 8:24

http://www.javaherde.ir/images/gallery/5.jpg

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

تئاتر گیلکی رامسری  طلاق شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۰ 8:8


هوا اَخم بِیَر داشتِه، خیلی وقت با نِوَرِسِه با . این دَم اون دَم با که خودشِه بُغضِ خالیا کُنِه . دِ تَرکِس دِبا.

هوا اخمی بود(ابری بود). خیلی وقت بود که نباریده بود.هر آن امکان داشت بغضش را خالی کند. دیگر داشت می ترکید.

 

زن:پله های دادگایَه یکی در میان پُرِسِه(جار شادِبا). وی موبایل زنگ بُخواردِه.

زن: پله های دادگاه را یکی در میان بالا می رفت. موبایل زن زنگ خورد.

 

مادرزن:اَلو، سِلام. از خر شیطان به جیر بیَه دختر.خوشتِرِه  بدخت  نوکون.بهترین مَردِگِه دَارِه، می جا بی تی سَگ پَئرِه هَمره وَسِه چی کار بوکونی؟

مادرزن: الو سلام. از خر شیطان بیا پایین دختر. خودت را بدبخت نکن.بهترین شوهر را داری. جای من با این پدر سگ تو بودی می خواستی چکار کنی!!!!


زن: سلام قاضی

 

قاضی: در حال خندیدن با صدای بلند در پشت تلفن، علیک سلام

 

زن: آقای قاضی چَرِه خنده کانِه؟

زن: آقای قاضی چرا می خندی؟

 

قاضی: دردِ پَری یَه. از هر 10 تا ازدواج 5 تا 6 تَه به طِلاق ختم بونو ای تُشنِه گِه شانِ شی. می کار از بُرمِه بگذشته به اون خنده کانِم. شما چرِه؟

قاضی: از زور ناراحتی زیاد است. از هر 10 تا 5 تا 6 ازدواج به طلاق ختم می شود برای نسل جوان و کم تجربه. کار من از گریه گذشته من به آن می خندم. شما دیگر چرا؟

 

زن: عجب!!!!!!

 

مرد در حالی که کمی عصبی بود وارد اتاق شده و می گوید: سلام همسر عزیزم، از این طرف ها؟!!!!

 

زن: مُو دِ خرا نوبونِم. حق با اَمِه نوکره با گوتِه:خانم ، نماز سر تی آقایه دعا نوکون پولدار وَکِه، دعا بوکون زنده باشه، سالم باشِه وی سایه تی سَر داباشِه.

زن: من دیگر گول نمی خورم. حق با نوکر ما بود که می گفت. خانم در نماز دعا نکن شوهرت پولدار شود بلکه دعاکن زنده باشد و سالم و سایه اش بر سر تو باشد.

 

 

زن رو به قاضی کرده و ادامه می دهد.

اَلَن پولدار بابا.بی شِناخ هم بابا، دِ می گذشته یِدا کَردِه.وی اطفالِ پوچا کُتِه گِه مُثان گازه گیتِم بِداشتِم تا اَلَن بزرگا بان. یکی مرد بابُردِه یکی هَم دانشجویَه. اُ موقع وی جیبِ دِل اُسبوج  واز کُردِه. آسمان به این بزرگی یِه ستاره نداشتِه.

الان پولدار شده، بی معرفت شده. گذشته ام را فراموش کرده. مثل بچه گربه اطفال اورا به دندان گرفته و بزرگ کرده ام. تا الان بزرگ شده اند. یکی شوهر کرده و یکی هم دانشجو است. در آن زمان داخل جیبش شپش جفتک می زد. در آسمان به این بزرگی یک ستاره هم نداشت.

 

مرد: با ناراحتی دِ وَسّا کُن.

مرد: با ناراحتی دیگر بس کن.

 

زن: روی صندلی روبروی قاضی نشسته و به صحبت هایش ادمه می دهد.

اِسِه تَقّی به توقّی بُخواردِه .زمین ترقی بوکورده . بوروتِه. ارباب بابا. وی پَست و مَقام اداری هم جار شا.. وی زیر سر بلندا با. تازه وی چِل چِلی یَه.

حالا تقی به توقی خورده. قیمت زمین زیاد شد. فروخت. ارباب شد. پست و مقام اداری او هم بالا رفت. زیر سرش بلند شده است.  تازه اول چل چلی اوست.

 

مرد: می حقّه تا چهار تا خدا پیغمبر ایجازه بَدَه!!!!!

 

زن: می حقّه ، مو طلاق خوانِم!!!!

 

قاضی: شِمِه پَئر و مارِشان  چی گونِن؟

قاضی: پدر و مادرهایتان چه می گویند؟

 

مرد: مَردِه وَنِه زن مار خوب دِشتِه بی ، زنِه هم وَنِه شومار خوب دِاشتِه بی. مابقی همه حرفه. الحمدالله اَمه هر دوتایَه دِریم.

مرد: مرد باید مادر زن خوب و زن باید مادر شوهر خوب داشته باشد. بقیه همه حرف است. شکر خدا ما هر دو تا را داریم.

 

قاضی رو به زن کرده و می گوید:

نِوَسِ نِه نوبو   مردِگِه رِه زنِه گیری نوکانِه خواه . تی مرده تِرِه خَنِه. تی دور چرخ خوارِه .. یِه کم معاش بکون تی اطفالَ رِه.

قاضی: برای مردی که زن نمی خواهد  نمی خواهی همسری کنی که!. شوهرت تو را می خواهد. دورت می چرخد. کمی معاشرت بیشتری داشته باش بخاطر اطفالت(بچه هایت).

 

مرد: خدا بِخَه ، خَنِم وی هَمرَه مکّه بُشُم.

مرد: اگر خدا بخواهد می خواهم با او مکه بروم.

 

زن: مکّه بُخوارِه تی سَرِه، کربلا و مکّه خانِه دِلِ!!!

زن:مکه به سرت بخورد. کربلا و مکه در داخل خانه است!!!


قاضی: محبته زور هِگیت نِشَنِه ، ........مَن کَسِنِ ویشتَه خیال دَکین.

قاضی: محبت را نمی توان به زور گرفت.  میان ..... بیشتر مواظب همدیگر باشید.


 

نتیجه اخلاقی:

مهربانی با زن و فرزند و گیر ندادن خانم ها به آقایان تا فکر تجدید فراش نکنند.

 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

جواهرده =جوارده - (جواهری در ده) یکشنبه هشتم آبان ۱۳۹۰ 12:34

 

http://i4.tinypic.com/4yhi2ra.jpg

   

مسجد آدینه (دزگی مزگتی)

اذان مسجد آدینه(علی کیایی=مشتی رمضان)

"اینجا محل عبور فرشتگان است آب و هوا را آلوده نکنیم  "

   

 Javaherdeh Waterfall - آبشار جواهرده
By **omidka&Arman**" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/68849084.jpg">Javaherdeh Waterfall - آبشار جواهردهIran - Mazandaran _ Ramsar
By Gholami Mohsen" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/54865013.jpg">Iran - Mazandaran _ RamsarIran - Mazandaran _ Ramsar
By Gholami Mohsen" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/54745266.jpg">Iran - Mazandaran _ Ramsarطبیعت سبز ، جاده گرمابدشت رودسر
By Hossein Fallah" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/43449752.jpg">طبیعت سبز ، جاده گرمابدشت رودسر ميان آفتاب هاي هميشه زيبائي تو لنگري ست - جاده گرمابدشت رودسر :MET
By Mahmoud Eskandari(MET)" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/47769110.jpg"> ميان آفتاب هاي هميشه زيبائي تو لنگري ست  - جاده گرمابدشت رودسر  :METFog and Jungle
By RezaSamami" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/48840160.jpg">Fog and JungleGhoo Laek دریاچه قو
By Mr-Jalili" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/42928625.jpg">Ghoo Laek  دریاچه قومرجان لات ++ Marjanlat++ 1
By Almassi" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/54490879.jpg">مرجان لات ++ Marjanlat++ 1جواهر دشت ، قاسم آباد Javaher Dasht-Ghasem Abad بر فراز ابرها
By Mr-Jalili" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/42620657.jpg">جواهر دشت ، قاسم آباد  Javaher Dasht-Ghasem Abad  بر فراز ابرهاdream road- جاده رویایی
By L Nazari" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/56564611.jpg">dream road- جاده رویایی برگ سبزیست تحفه درویش تقدیم به استاد گرامی جناب آقای کلهر
By ..... Hadi ....." href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/63751839.jpg">برگ سبزیست تحفه درویش تقدیم به استاد گرامی جناب آقای کلهرچشمه دمكش
By zeynab_po" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/62400934.jpg">چشمه دمكشJavaher dasht- Clouds Beach
By Mr-Jalili" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/46350967.jpg">Javaher dasht- Clouds BeachJavaherdeh 3
By Alireza Javaheri" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/7431266.jpg">Javaherdeh 3pamchal - Flower - Inhabitant bough - رویش گل پامچال بر روی تنه درخت
By amir va shahram امیر و شهرام" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/32301199.jpg">pamchal - Flower - Inhabitant bough - رویش گل پامچال بر روی تنه درختIs it possible to lie down on this bed?
By Pouria_Nazarpour" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/43848967.jpg">Is it possible to lie down on this bed?Javaherdeh road 14
By Alireza Javaheri" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/7431305.jpg">Javaherdeh road 14جواهرده -javaherdeh
By **omidka&Arman**" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/68848631.jpg">جواهرده -javaherdehIran - Mazandaran _ Ramsar
By Gholami Mohsen" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/54864895.jpg">Iran - Mazandaran _ RamsarIran - Mazandaran _ Ramsar
By Gholami Mohsen" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/56119332.jpg">Iran - Mazandaran _ RamsarMountains
By Anna.hita" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/49766743.jpg">MountainsDream road - Javaherdeh - جاده رامسر - جواهرده
By Hamid Reza Malmir" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/40623338.jpg">Dream road - Javaherdeh - جاده رامسر - جواهردهدریای ابرها - جواهر دشت ، قاسم آباد Javaher Dasht-Ghasem Abad - Sea of clouds
By Mr-Jalili" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/42620510.jpg">دریای ابرها - جواهر دشت ، قاسم آباد  Javaher Dasht-Ghasem Abad - Sea of cloudsJavaher dasht
By Mr-Jalili" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/46351156.jpg">Javaher dashtForest Road, North of Iran
By RezaSamami" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/46161034.jpg">Forest Road, North of IranRock, North of Iran
By RezaSamami" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/46161207.jpg">Rock, North of IranFog and Forest
By RezaSamami" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/46161039.jpg">Fog and ForestAbove the Clouds .. Javaher dasht..
By Mr-Jalili" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/44801725.jpg">Above the Clouds .. Javaher dasht..Foggy Valley , North of Iran
By RezaSamami" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/46160602.jpg">Foggy Valley , North of IranJavaherdeh road 3
By Alireza Javaheri" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/7431107.jpg">Javaherdeh road 3پریشانی يالِ بلندِ اسبان جواهردشت در همنشینی عطر دلاویز و خوشرنگ گل های سماموس تا دوردست منظره
By D. Khani داوود خانی" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/47407972.jpg">پریشانی يالِ بلندِ اسبان جواهردشت در همنشینی عطر دلاویز و خوشرنگ گل های سماموس تا دوردست منظرهSarvalat
By Admin Kazemi آدمین کاظمی" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/37518056.jpg">SarvalatJavaherdeh road 7
By Alireza Javaheri" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/7431151.jpg">Javaherdeh road 7Javaherdeh road 4
By Alireza Javaheri" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/7431116.jpg">Javaherdeh road 4Javaherdeh road 11
By Alireza Javaheri" href="http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/7431206.jpg">Javaherdeh road 11

"توقّع ما از جواهرده بیش از یک روستای هدف گردشگری است"

http://dc694.4shared.com/img/r4Ulp0Oj/s3/1413fa1bfb8/Picture_455.jpg

"اگر روزی خورشید از میان جواهرده طلوع نمود شک نکنید چون اینجا بهشت ایران است"

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1387/5/3/13338_538.jpg

   

http://dc402.4shared.com/img/mBM2iMZN/s3/1413fa1ac30/Picture_452.jpg

علیرضا:جواهرده را دوست دارم همراه خاطرات زیبایی از ابعلی و سرخه تله

و ... جاودانه باشی.ممنون از وبلاگت.

 
نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |




امروز دیگر وقت کار و تلاش است. وقت خوابیدن بسیار است. همین طوری هم نصف یک شبانه روز را در خوابیم. مابقی آن را هم در خواب غفلت بسر می بریم. اگر کسی کاری برای جامعه خود انجام ندهد اول عمر خود را بیهوده صرف کرده بعد هم به اطرافیان خود و هموطنان خود خیانت کرده است. اینکه چند گونی برنج و چند تانکر آب بیشتر مصرف کنیم چه نتیجه و فایده ای دارد.تلاش مادران روستایی و تحویل فرزندان برومند و اثرگذار در کشور و جهان را ارج می نهیم و از خداوند بزرگ آرزوی سلامتی و طول عمر همه مادران ایرانی را مسئلت داریم.
نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

خدایُه هَدِه فردا تمانا نوبونو یکشنبه هشتم آبان ۱۳۹۰ 8:57


داستان آن از این قرار است.

شخصی از کسی طلب داشت. هروقت طلبکار به سراغ بدهکار می رفت. او می گفت ان شاءالله فردا قرضت را اداء خواهم نمود. دو سالی بدین منوال گذشت و طلبکار را سر می دواند. روزی طلبکار نزد فرزند بدهکار رفت و طلبش را خواستار شد. فرزند فورأ قرض او را تمام و کمال پرداخت. عصر ماجرا را به پدرش گفت. پدر با تندی جواب پسر را داد و گفت تو چکار به این کارها داشتی من که به او دروغ نگفتم فردا قرضش را می دهم و این زبانزد را گفت:

خدایُه هَدِه فردا تمانا نوبونو

فردایی که خداوند داده است هرگز تمام نمی شود.

یاد این زبانزد افتادم:
آدم خوش قول شریک مالِ مردم

 

 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

SMS گیلکی یکشنبه هشتم آبان ۱۳۹۰ 8:26


من نیز در این تِرمی بُن ، در این روزهای کولاک و شِتِل(مَزری)

من در زیر این مِه، در این روزهای بارانی و کولاک

 

همچون یک آب دَکِتِه کِرک  از عشق تو چَفتِه اَم.

مثل یک مرغ آب کشیده از باران از عشق تو خیس شده ام.

 

 ای تَش کَچالِ رویاهای من  بیا که دلم همچون تُرش ماس، تِرَرِه سوم زده است.

ای آتش اجاق رویاهای من بیا که دلم برای تومثل ماست ترشیده  برای تو کپک زده است.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

یانگوم بیگم یکشنبه یکم آبان ۱۳۹۰ 13:20

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |

دعا نویس (تئاتر رادیویی گیلکی) یکشنبه یکم آبان ۱۳۹۰ 12:16

زن: خدا تِرِه عُمر بَدِه مُلّا  می وَچِه گِه رِه یِه آلِ دُعا بنویس.

زن: ملّا، خدا به تو عمر بدهد برای فرزندم یک دعای جن زدگی بنویس.

ملا: چند وَقتِه؟

ملا: چند ساله است؟

زن: مگر فرق کانه؟ سربازه!

ملا: آها، مار  فرق کانه؟ قرص ماشین گیری مُثان فرق دارِن!

ملا: آره فرق می کنه! مثل قرص ماشین،(مسافرتی) فرق می کنند!

زن: پَرسال تی دعا دوا نوکورده  گالش مَم تقی تَبَرا  شا.

زن:پارسال دعایت عمل نکرد و محمد تقی گالش (چوپان) به رحمت خدا رفت.

ملا: گوز مرگِه دوایَه  نوکانِه،با اُن مریضی اون دَشتِه  دِ بُشا مال با.

ملا: گوز دوای مرگ نمی کند. با مریضی که او داشت، رفتنی بود.

زن: یِه نفر آدم گوتِه تی دعاشان همه کارگر بونو.

زن: یک نفر می گفت دعاهای شما همه اثر می کنند.

ملا: کار خدایه نه کار خلق خدا

ملا: کار خدا است نه کار خلق.

زن: خدایا به داد دل همه بنده ها ت بَرِس.

زن: خداوندا به داد دل همه بنده هایت برس.

زن: مِرِه تازه یاد بِمَه اَمِه گاو بِچَه مِه کولو یِه دُعا ی چشم نَظَرهم بنویس وی گردن واکونِم.

زن: تازه یادم آمد. گاو ما گوساله ماده زاییده است یک دعای چشم نظر هم بنویس تا به گردنش آویزان کنم.

ملا: ملا مُفت باشَه پوچا کُتَه یَرِه هم دعا هِگیرَنِن!!!!!

ملا: ملا مفت باشد برای بچه گربه هم دعا می گیرند.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |