از گذشته های دور در شهرستان رامسر و حومه آویختن زنگ به گردن بز گله جهت هدایت بهتر گوسفندان و بازیابی آنها در مه و شرایط بد آب و هوایی و یا آویختن زنگ بزرگ به گردن دام و یا بستن پارچه سبز به شاخ ها خصوصا در گاو جهت رفع چشم زخم در نزد مردم اهمیت زیادی داشت. سوهان کردن نوک شاخ ها نیز برای آماده کردن گاو ها جهت مبارزه با گرگ و خرس های جنگلی در مواقع کوچ و ییلاق و قشلاق کردن نیز هرساله هنگام فصل کوچ انجام می شد. اگر بعضی از افراد توان نگهداری از دامها را نداشتند چوپان اجاره ای می گرفتند که هنوز هم در بعضی از مناطق رواج دارد.

به چوپان اجاره ای برای گوسفند و بز گوسند گالش و به دامدار اجاره ای بر ای گاو ها واژه گاو گالش استفاده می شد. حال اگر به صورت شریکی آنها را نگه می داشتند از کلمه نیما کا و یا مِمِل نیز استفاده می شد.که شیر و گوشت و یا پنیر و کره را برای افراد صاحب دام می آورد و یا به مردم عادی می فروشد.
یاد این زبانزد افتادم:
گوسند گالش هِچ وقت سرگالش نوبونه
نگهدار گوسفند هیچ وقت سرپرست گالش ها نمی شود.
سرگالش=سی گالش
در باور چوپانان همیشه یک چوپان مهربان و قدرتمند جهت همراهی سایر چوپانان در مواقع خطر، خشکسالی و گم شدن در مه و در شرایط نامطلوب زندگی وجود دارد که به داد مردم می رسد و چوپانها را از فلاکت و بدبختی نجات می دهد.
این منجی در نظر غربی ها به نام سوشیانت و در نظر مسلمانان همان حضرت مهدی(عج) است که جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود.
