تئاتر رادیویی گیلکی رامسری(ورپ سی)) دوشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۵ 10:4

اولی: امسال سال سختی یَه!

اولی: امسال سالی سخت و پر از درد ورنج است.

 

دومی: سیل از یِه رَه  "وَرپ سی" از یِه رَه از همه طرف کشاورز فشار بی یَردِن.

دومی: سیل از یک طرف برف و یخبندان از یک طرف از همه طرف به کشاورز فشار آوردند.

 

اولی: رحمت الهی از همه طرف هَمَدَره اَمه خوشته کاسه گدایی دُمبرو دَریم.

اولی: رحمت الهی از همه طرف در حال باریدن است ما هستیم که کاسه گدایی خود را وارونه نگهداشته ایم.

 

دومی: تابستان خشکی دِریم، زمستان هم وَرپ اَمه پرتخال شان تَلا کانه! نه شرکت بیمه درست کار کانه نَه کسی به فکر مایَه! دِ وَنِه بَنیم، بیشیم.

دومی: تابستان خشکسالی داریم و در زمستان هم برف پرتقال های ما را تلخ می کند.نه شرکت بیمه به تعهدات خود عمل می کند نه کسی به فکر ما کشاورزها می باشد.دیگر باید گذاشت و رفت.

 

اولی: خدا بزرگه زیاد نگران نباش بالاخره دار ریشه هَلِه گل دَرِه اِن شاء الله جبران بونِه!

اولی: خدا بزرگ است زیاد نگران نباش بالاخره ریشه درخت هنوز داخل خاک است ان شاءالله جبران می شود!.

 

دومی: تی وَرپ دوشاب بُخوار. دُم دونیا درازِه.

دومی: برف همراه دوشاب(شیره خرمالوجنگلی) را بخور. دنیا هنوز ادامه دارد.

 

اولی: می دل پَرتخال خونی مُثان خونه. هر چی بُخوارِم مِرِه وَنَکَنِه. تو مِرِه چی گونه بِرارِه.

اولی: دل من مثل پرتقال خونی(توسرخ) مثل خون است. هر چه بخورم به من سازگار نیست. تو به من چی می گویی برادر.

 

دومی: چه غصه بُخواری چه نُخواری دونیا گذرنِه.

دومی: چه غصه بخوری یا نخوری، دنیا می گذرد.

 

نتیجه اخلاقی:

دنیا محل گذر است. غم دنیا خوردن فایده ای ندارد.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |