چند زبانزد گیلکی رامسری(91) دوشنبه یکم شهریور ۱۳۹۵ 12:19

1-    هوا(زمینِ) تَش وَرِه

از آسمان(زمین) آتش می بارد.

کنایه: شدت گرمای هوا

یادآوری:

1-    هوا پو نزنه

هوا باد ملایمی هم ندارد(نمی وزد).

2-    هوا هَلووود کانِه

هوا مثل حالتی که بخار از آب بلند می شود، می باشد.

 

3-    اَزَ وی گوز ببیشت(ببیشته) نَنَه!

انگار گ .... زش برشته شده نیست.

کنایه: حرف یا سخن اشتباه گفتن یا عمل نادرست انجام دادن بدون توجه به وضعیت موجود.

یادآوری:

1-اََززَ  وِرِه دَنگ زَنِه!

2-وی نفس از جای گرم دَر هَنِه!(این زبانزد فارسی است)

نفسش از جای گرم بلند می شود.

 

4-    آسمان کین لوکا دَکِت(دکِتِه)

آسمان سوراخ شد.

کنایه: شدت بارندگی.

 

5-    پَرده باسُس (داسُس)!

(پرده باسُس نی یَه)

پرده پاره شد.

کنایه: از بین رفتن حجاب و یا پرده شرم و حیاء.

یادآوری:

1-    گاو اُرَک باسِس(داسُس)

طناب بلند دور گردن گاو پاره شد. بی صاحب. بدون کنترل.

2-    وِلَنگِ مادیان، ایلخی مادیان.

 

6-    مِرِه اِنگیس دَنِه!

چیزی به نظرم می رسد(می آید).

کنایه: خیال پردازی از روی حدس و گمان.

 

7-    می چُم(دل) روشِنِه!

چشم(دل) من روشن است.

کنایه: امید داشتن به آینده کار، نتیجه خوب گرفتن.

 

8-    می چُم دَر(راه) سر نی یَه.

چشم من بر سر درب(راه) ورودی است.

کنایه: انتظار کشیدن آمدن مهمان، منتظر خبری بودن.

 

9-    پیش قاضی معلّق بازی(این زبانزد فارسی است)

کنایه:گفتن  دروغ و پیچاندن موضوع آشکار.

 

10-بی سر بی پوس بوشا!

بدون سر و بدون لباس رفت!.

کنایه: سراسیمه شدن، فرار از روی ترس . شنیدن خبر ناگوار.

 

11-علف جای سختان دَر هَنه.

علف در جای دشوار و سخت می روید.

کنایه: تحمل سختی ها، صبوربودن.

یادآوری:

1-کار نیکوکردن از پرکردن است.

 

12-تی شکم جُخ  دَرِه مَگر؟!

مگر داخل شکم تو انگل وجود دارد؟!

کنایه: نکوهش پرخوری فرد.

یادآوری:

1-    تِرِه مگر خرس بترسه دینَه(دینابا)؟

تو را مگر خرس ترسانده است(بود) ؟

 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |