رادیو جواهرده(35) دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۵ 10:1

تو ای پری کجایی

تو ای پری کجایی یا سرگشته ترانه مشهور و ماندگاری است با شعر هوشنگ ابتهاج و آهنگ‌سازی همایون خرم در دستگاه همایون. نخستین بار با صدای حسین قوامی اجرا شد و اجراهای جدیدتر این ترانه نیز توسط خوانندگانی چون محمد اصفهانی خوانده شده‌است.

متن ترانه

شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

من همه جا پی تو گشته ام

از مه مهر نشان گرفته ام

بوی ترا زگل شنیده ام

دامن گل از آن گرفته ام

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو

به باغ رویاها چو گلت بویم

بر آب و آئینه چو مهت جویم

تو ای پری کجائی

در این شب یلدا ز پی ات پویم

به خواب و بیداری سخنت گویم

تو ای پری کجائی

مه و ستاره درد من میداند

که همچو من پی تو سرگرداند

شبی کنار چشمه پیدا شو

میان اشک من چو گل وا شو

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

من همه جا پی تو گشته ام

از مه مهر نشان گرفته ام

بوی ترا زگل شنیده ام

دامن گل از آن گرفته ام

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو

به باغ رویاها چو گلت بویم

بر آب و آئینه چو مهت جویم

تو ای پری کجائی

در این شب یلدا ز پی ات پویم

به خواب و بیداری سخنت گویم

تو ای پری کجائی

مه و ستاره درد من میداند

که همچو من پی تو سرگرداند

شبی کنار چشمه پیدا شو

میان اشک من چو گل وا شو

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

من همه جا پی تو گشته ام

از مه مهر نشان گرفته ام

بوی ترا زگل شنیده ام

دامن گل از آن گرفته ام

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو

به باغ رویاها چو گلت بویم

بر آب و آئینه چو مهت جویم

تو ای پری کجائی

در این شب یلدا ز پی ات پویم

به خواب و بیداری سخنت گویم

تو ای پری کجائی

مه و ستاره درد من میداند

که همچو من پی تو سرگرداند

شبی کنار چشمه پیدا شو

میان اشک من چو گل وا شو

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

من همه جا پی تو گشته ام

از مه مهر نشان گرفته ام

بوی ترا زگل شنیده ام

دامن گل از آن گرفته ام

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو

به باغ رویاها چو گلت بویم

بر آب و آئینه چو مهت جوی

تو ای پری کجائی

در این شب یلدا ز پی ات پویم

به خواب و بیداری سخنت گویم

تو ای پری کجائی

مه و ستاره درد من میداند

که همچو من پی تو سرگرداند

شبی کنار چشمه پیدا شو

میان اشک من چو گل وا شو

تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

دانلــــود

 

     
     
     
     
     
     
     
     
 
     
 
     
     
     

منابع

1-      «مجموعه آثار استاد همایون خرم». وب‌گاه رسمی همایون خرم. بازبینی‌شده در ۶ آوریل ۲۰۰۹.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |