چهارتاقی رستاق--رصد پرتو خورشید چارتاقی نیاسر(رضا مرادی غیاث آبادی)
چهار تاقی(چارتاقی)
مؤبدیار مهران غیبی
چارتاقی ها: نیایشگاه های بین راهی هستند که کارکردی شبیه راهنمای راه دارند لذا بر بالای کوه و مُشرِف به راهها هستند. در نماد تقویمی بودن چارتاقی ها هنوز بحث وجود دارد چون در همه آنها روزنه یا سوراخی وجود ندارد. از ذهن ایرانی هیچ چیزی دور نیست که یک جایگاه را به صورت چند منظوره ساخته باشد. در شاهنامه، هوشنگ اولین کسی است که آتش را با زدن جرقّه به سنگ برای کشتن مار کشف کرد[1]. پس گنبدی برای آتش می سازد تا حفظ شود.آتشکده تا زمان هخامنشیان یک نهاد "مهرپرستی" بود لذا اردشیر دوم هخامنشی مهرپرستان را بیرون می کند و "مزدا پرستی"[2] را ترویج می دهد. او آتشکده ها را بازسازی و مرمِّت میکند. دانش ایرانی ربطی به زرتشت ندارد لذا دانشمندان چه زرتشتی، چه مسلمان و غیرمسلمان دانش ایرانی اش او را به ساخت آتشگاه ها یا پایگاه اُسطُرلاب(واژه اوستایی" اِستاره نَما" ترغیب می نماید. چونکه عمر بنای چهارتاقی ها به قبل از زرتشت[3] بر می گردد.
کشاورزان، دامداران و صنعتگران وقتی برای دانش اندوزی نداشتند لذا روحانیان (مُغان) مُستقَر در آتشگاه ها وقت داشتند تا دانش پژوهی و دانش اندوزی کنند. چون از دیدگاه نظری آدمهای پاک و فَرهیخته ای بودند و جایگاه داوری(قضاوت) نیز در بین مردم داشتند. سیستم های آموزشی(نظیر دانشگاه) و قضاوت(دادگستری) ، ثبت احوال و اسناد و رسیدگی به امور مردم و شهر در آتشگاه ها (چه زرتشتی و چه غیرزرتشتی) مُستقَر بوده است که در شاهنامه به طور مَبسوط آمده است.
[1] - ترتیب پادشاهی در شاهنامه کیومرث-سیامک-هوشنگ- جمشید است. منظور از مار سیاه رنگ که از دهانش آتش می جهد همان گدازه آتشفشان است.
[2] -مُزدیَسنا:(مزداستاینده- زرتشتی)
[3] - زرتشت از اورمیه امروزی (آذربایجان ترُک ها) نبوده است بلکه ایران در زمان زرتشت منطقه ای میان مازندران، گیلان ، کابلستان(افغانستان امروزی) و زابلستان(سیستان امروزی) تا یخ و برف های سیبری بود. آذربایجان محل تولّد زرتشت در کنار چی چَست (دریاچه اورمیه) بود که اقوام اُرارتو، بابلی ها، اَکِدی ها در آن می زیسته اند و تا مرز شهر ری (تهران امروزی) ادامه داشت. کشورهای آریایی شامل هفت کشور ارزَ، سَوَ، فَرَدَدَفش،وی دَدَفش، وُاوروبَرِشت، ُاوروجَرِشَن و خُنیرِس(خراسان امروزی) بود که به شکل ایران امروزی درآمده است.
