


توجه: برداشت از متن فقط با اجازه مولف امکان پذیر است"
در زمان گذشته در سخت سر، حمل و نقل مسافران و بارهایشان توسط چهارپایان انجام می شد. از عمده چهارپایانی که مورد استفاده قرار می گرفتنداسب، الاغ و قاطر بودند. از گاو نر (ورزا) نیز بیشتر در کارهای کشاورزی نظیر شخم زدن استفاده می شد . الاغ ها بیشتر توسط افراد غیر بومی نظیر تاجران ، نوروزخوانان و دستفروش ها از استان های قزوین، گیلان ، طالقان و ... مورد استفاده قرار می گرفت. ولی توسط افراد محلی به دلیل قدرت و طاقت فراوان و مهارت در گذر از پرتگاهها و مسیرهای پر پیچ و خم کوهستانی در هنگام کوچ از قشلاق به ییلاق بیشتر از قاطر استفاده می شد.
افرادی نام آشنا به نام "چارودار" کار کوچ دادن افراد و حمل بارها را بر عهده داشتند . چاروادارها گاهأ مسیر 25 کیلومتری رامسر تا ییلاق جواهرده(از راه رودخانه) را در زمان 6 ساعت و اندی می پیمودند . سرعت کار در زمان کوچ گاه از این هم بیشتر می شد. چاروادارها سبب بوجود آمدن خرده فرهنگی به نام چاروادری (اسب گالشی=نگهدار اسب) در منطقه خود شده اند.
برخی از ترانه های محلی آنها هنوز هم بر سر زبان هاست.
ترانه های چاروداری برگرفته از شور و عشق عاشقی و دور ماندن از معشوق، سختی کار همراه با مضامینی زیبا و پندآموز و کنایات زیادی نیز همراه است . چند قطعه از آنها توسط آهنگ سازان و ترانه خوانان گیلکی زبان به شکلی نو و امروزی درآمده است و مخاطبان زیادی دارد .
در ذیل به چند ترانه چاروداری اشاره می گردد.
سَمند قاطر
بهاره بِمَه نوکوردِم چاروداری
سَمَن قاطر بَچِرسِه مُلکِ ساری
سمن قاطر تی پا نال(نَعل) نِدَشتِه
هزاران حیف تی صَحَب یار نِداشتِه
سَمَن قاطر مِرِه خلخال برسان
صُبِه تا چاشت مِرِه می یار برسان
اگر می یار خاتِه وِرِه وَنِرسان
وی جیب دل دَس دُسمالِ مِرِه برسان
*******
رَهَم دور و دراز است، مَرکَبم لَنگ
که بارم شیشه و هم صحبتم سَنگ
من از عمر خودم خیری
ندیدم
چرا بر شیشه ی مردم زَنم سنگ
******
درﺧﺖ ﻏﻢ ﺑﻪ ﺟاﻧﻢ ﻛﺮده رﻳﺸﻪ.
ﺑـﻪ درﮔــﺎه ﻓﻠــﻚ ﻧﺎﻟَــﻢ ﻫﻤﻴﺸﻪ.
رﻓﻴﻘان ﻗﺪر همدیگر ﺑﺪاﻧﻴــﺪ.
اجل سنگه (سنگ است)که آدم مثل شیشه
*******
ترانه چاروداری (استان گیلان)
امَرَه بِجار بِمبِِه زحمت بکیشه
می جان یاره ! سورکوجی لاکوی
تی چلچرانه! همه شو شیانه
امشو شیمه خونه ور شیرنی خورانه
هیچکِ نگوته ! می دل کاره
تنلبار بگته ! می دل یه پاره
می چینی کاسه! می چینی قوری
تازه یارم هگیته بو تی چشم کوری
شو خوته منم
دِ گوته منم
***
چندی مو پوس واکنم ای پرتقاله
چندی نیاه واکنم بلندی تالاره
بلندی بالا دِنگو، می دیل کاره
امشو نشاس واکنیم، فردا دوباره
می چینی کاسه! سورکوجی خاصه
***
قربان بشم لاکوی تی چپ راسه
قربان بشم لاکویه تی فرق راسه
می چینی کاسه!می چینی قوری !
تازه یارم هگیتبو تی چشم کوری
دِ گوته منم، شو خوته منم
آفتابه او سنگینه جور گیته منم