تئاتر رادیویی گیلکی (آو  (آب)   و  آورو(آبرو) دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۱ 13:39

آغاز حیات از آب است و بقای تمام موجودات هستی با آب امکان پذیر شده است. لذا اهمیت و نگاه ویژه داشتن به آب که الفبای آبادانی نیز هست در همه اقوام و جشن ها و مراسم آیینی مقدس شمرده می شود. در نواحی ساحلی بحر خزر نیز که مردم عمدتا به کار کشاورزی می پرداختند به آب اهمیت زیادی داده و آن را در ضرب المثل ها و جشن های خود استفاده می نمودند. حتی چنین گمان می شود که ترجمه تحت الفظی آو رو یعنی به سوی و به طرف آب نشان از مقدس بودن آب در نزد ایرانیان باشد. آبرو ریزی نیز به معنای شرمندگی و احساس گناه کردن از انجام کارهای ناشایسته می تواند بی گمان نشانه ای از ریخته شدن آب (در زمین)و عدم جمع آ وری دوباره آن باشد که در زندگی اجتماعی  بسیار مهم قلمداد می شد. در این مقال به چند زبانزد در این مورد پرداخته می شود.

اولی: خدایا به آوروی ابولفضل ما را پیش نامرد  شرمنده نکن.

اولی: خدا وندا قسم به آبروی ابولفضل ما را پیش نامردان شرمنده نکن.

 

دومی:یِه عمر آورو قطره قطره جمعا کُردِه وَچه ناخلف بِمَه یِه هُب بزه  وی گُلَه گِه بیشکِنَه!!!

دومی: یک عمر قطره قطره آبرو جمع کرد پسر ناخلف او آمد و کوزه اش را ناگهان شکست!!!

 

اولی:وی وَچه حیایَه بُخوارده  آوریَه (شرم)هم قورت بَدِه

اولی: پسرش حیا را خورده و آبرو(شرم) را هم قورت داده است.

 

دومی:آو رو ریزی، خر بیَر باقلا بار بکن.

دومی: آبروریزی شد. خر بیار و باقلی بار کن(رسوایی).

 

اولی: آو رفته به جوب ونِگَردِنِه، آو بَکِلُسِه  زمین هم تن دِچَه.

اولی :آب رفته به جوی باز نمی گردد.آب ریخته و زمین هم خشک شد.

 

دومی:آو (آوروی) ریخته دِ  جمعا کُرده نِشانِه

دومی: آب(آبروی) ریخته دیگر جمع نمی شود.

 

اولی: وی خانه آوِ دان  آخر عمری اَمه مزد خوب هَدِه

اولی: خانه اش آباد در آخر عمر مزد ما را خوب داد.

 

دومی: دوتَه وَچِه داشته یکی خوب در بمَه یکی دزده پَر پاره بابا!

دومی: دو پسر داشت یکی خوب درآمد و دیگری دزد است و خرده شیشه دارد(هفت خط است).تکه تکه شود.

 

اولی: آورو مثقالی هزار تومانِه. خدایا به حق هرچی قشنگ کیجایَه همه ما را اهلا کُن.

اولی: آبرو مثقالی هزار تومان است. خدایا به حق هرچه دختر زیبا است همه ما را اهل کن.

 

دومی: همه با هم بوگین  الهی آمین.

دومی : همه با هم بگویید

" الهی آمین".

 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |