دکتر: عزیزم چُ تَرِه ، تو خا ککِ مُثان واز کُردِه!
دکتر: عزیم چطور شدی؟ تو که مثل کک می پریدی!
مریض: آقای دکتر مردَرِم، دِ می نفس جار نیَنِه
مریض: آقای دکتر دارم می میرم، دیگر نفس من بالا نمی آید
دکتر: بعد از معاینه کامل ، تِرِه هِچی نِیَه، یِه کم سرما بُخواردِه سوتِپ بیاردِه! چَرِه زودتر نِمه؟
دکتر: بعد از معاینه کامل، تو هیچ چیزت نیست. کمی سرما خوردی، خلط ها راه گلویت را بسته اند و سینه ات خِس خِس می کند. چرا زودتر نیامدی؟
مریض: خدایا، خداوندا ای مار لَه مو دَرشُِه بی!
مریض: خدایا ، خداوندا این بار من از زیربار بیماری در می رفتم !
دکتر: چیَه هَلِه جوانِه، آرزو دارِه؟
دکتر: چه خبر شده. هنوز جوان هستی و آرزو داری؟
مریض: نَه، مو خَنِم امسال پنجکِ گرما بَگِنِم، عید دیدنی مرغانه جنگ و ...
مریض: نه. من می خواهم به آبگرم قبل از تحویل سال بروم. عید دیدنی، جنگ تخم مرغ و .....
دکتر: وَرِس تو مِرِجی سالمتره، شیر و ماست محلی بُخوارده آدِمِه، زو خوبا بونِه.
دکتر: بلند شو. تو از من سالمتر هستی، شیر و ماست محلی خورده ای، خیلی زود خوب می شوی.
مریض: خدایا مِرِه مُحتاج شِل خِه نیسَه(شل خمیر نساء) نوکون
مریض: خدا یا من را محتاج نساء که کارهایش را به آهستگی انجام می دهد نکن.
گفت شما باشد، لطف خدا.
توضیح:
1- شل خِه نیسَه: خانمی به نام نساء که کارهایش را به کندی و سستی تمام انجام می داد طوری که طاقت فرد طاق می شد(آدمِ دق دِسَر دَنِه= طاقت آدم طاق می شود= کاسه صبر لبریز می گردد.)
2- پنجک گَرما: در رامسر قدیم رسم براین بود که جهت زدودن پلیدی ها و رفع درد از بدن در سال آیند ه در مدت پنجک تبری (پنج روز مانده به تحویل سال )به آبگرم معدنی می رفتند تا سالم بمانند.
