خر: سِلام
اسب: علیک سِلام
خر: ای بگو مگو چی چی یَه(چی چی شِیَه)
خر: این بگو مگو(سر و صدا) برای چیست؟
اسب:مو نُدانِم، به گمانم خَر داغ دَرِن(کُردِه دَرِن)
اسب: من نمی دانم شاید دارند خر داغ می کنند.
خر: اَمَّه اسب گوشت آدمیزادَرِه با مُزِه تَرِه!
خر: ولی گوشت اسب خوشمزه تر است.
اسب: بهر حال آدمیزاد اسبه جای خر و خَرِه جای اسب هم قالب کانِه!
اسب:بهر حال آدمیزاد اسب را بجای خر و خر را بجای اسب قالب می کند
خر: این خا بَحثی نِیَه، امَّه موضوع جالب تر خر سِواری یَه، آدم خر داشته بی پیاده راه نوشونِه!
خر: این که بحثی ندارد موضوع جالب تر خر سواری است.آدم خر داشته باشد پیاده راه نمی رود.
اسب: چو تُه با مگر(چو تَرِه)
اسب: چطور است مگر!
خر: جِل جاو گاو مُثان چَکِن ِ وازا کانِن دَرجَنِن کَلَنِن وهمه چی یَه گونِن، آخرش هِچی به هِچی!!!
خر: مثل گاوی که پارچه کهنه می جود دهان باز کرده و یک ریز حرف می زنند. همه چیز را می گویند آخرش هم چیزی دستگیر ما نمی شود.
اسب:بِدَه مُردُم خوشتِه دل دویَه دَرکُنِن
اسب: بگذار مردم درد دل خود را بگویند.
خر : بَگِ نِیَه، اَمَّه حرف زَئن هم خوشتِرَرِه آدابی دارِه
خر: عیبی ندارد ولی حرف زدن هم برای خودش آدابی دارد.
اسب: ای همه بنیشتِن، بگوتِن، وَرِسَن، بِدَه یِه خورده هم ایشان بوگون.
اسب: این همه نشستند، گفتند، برخاستند بگذار یک کمی هم اینها بگویند.
خر:از حرف زَئنِ زیاد آبی گرم نبونِه
خر: از حرف زدن زیاد آبی گرم نمی شود.
اسب:خدا خر را شناخت شاخش نداد، بی تورِه بُخوارده بی افسارَم بموتِه
اسب: خدا خر راشناخت شاخش نداد بدون آخور خوردی و بدون افسار هم گردش کردی
خر: این درسته تو قبلا خر بی بعد جهش پیدا کردِه اَسبا بی!
خر: آیا این درست است که تو اول خر بودی بعد جهش پیدا کردی اسب شدی!
اسب: نه دورویَه!! مو تکذیب کانِم. مو وقتی زن بابُردِم خَرا بام اول اسب بام خیلی جُفتِک زَم.
اسب: من تکذیب می کنم. من وقتی زن گرفتم خر شدم اول اسب بودم و خیلی جفتک می زدم.
خر:نوگویَه نادان دانِه پر گویَه شیطان، مِرِه گَپ در نَِیَر (بده می زبان وا نباشِه).تو پارسال یِه چی گوتِه امسال یِه چی دیگَه گونِه تا مِرِه خَرا کنی!
خر: تو کسی را که حرفی نمی زند نادان می دانی و کسی را که حرف می زند شیطان. من را به سخن نیار(زبانم را باز نکن). تو پارسال یک چیزی می گفتی ولی امسال چیز دیگری می گویی تا من را خر کنی!
اسب:مو سعی کانِم هرچی گونِم عمل هم بوکونِم.
اسب: من سعی می کنم هرچه می گویم انجام هم بدهم.
اسب:مِرِه خیال دَکِه تا تِرِه خیال دَکِم. هر چی خرج بوکوردِه چند برابر تِرَرِه وِگر دَنِم
اسب: در فکر من باش تا من هم در فکر تو باشم. هر چقدر هزینه کردی چند برابر آن را به تو بر می گردانم.
خر: خر خره پاسِرَرِه هِچ وَخ نِمَرِه مگر نیشناوُسِه:
خر: خر برای لگد خر دیگری هیچ وقت نمی میرد مگر نشنیدی:
"شاهنامه آ خَرِ ش خوشِه"
