چند زبانزد گیلکی رامسری(13) یکشنبه نهم آبان ۱۳۸۹ 10:34

۱-هچ مچه گه نقل

داستان چیستان گفتن است.

این زبانزد در زمان تعجب کردن و انتظار نداشتن از کسی که کار مهم و یا جالبی را انجام داده است کاربرد دارد.

۲-ایشان همه یه گل چال گلن

این افراد همه از خاک یک خاکدان (چاه گل) هستند .یعنی همه مثل هم اند و برای یک چیز و یک ایده کار می کنند.

کاربرد=برای افرادی که کار مردم را راه نمی اندازند و یا کارمثبتی انجام نمی دهند کاربرد دارد.

یادآور: سر و ته شان یکی است

۳- ایجه د آخر دونیایه

اینجا دیگر آخر دنیاست.کنایه از رفتن به جایی بکر و غیرقابل گذر و یا محلی خلوت و غیر قابل سکونت است.

۴-گرزه گی آهین سره

مدفوع موش بر روی آهن است. معنی اصلی آن در ایهام قرار دارد.

یادآور: داستان شهری که در آن   موش آهن می خورد کلاغ هم بچه را به هوا می برد.

کاربرد: کنایه از افرادی که می خواهند کاری انجام بدهند ولی از نتیجه آن کاملا آگاه نبوده و گوینده از عاقبت کار به دلیل غرور بیجا و خرده فرمایشات طرف دیگر سرباز می زند. 

۵- از تنبلی خرس گونه دایی(عمو)

از تنبلی به خرس می گوید دایی(یا عمو) .

برای اینکه از جایش تکان نخورد به خرسی که به سوی او روان است می گوید دایی (یا عمو)

یادآور: خودشه پر گونه می کلاه کاسه

فرزند به پدرش می گوید کلاه من کاسه است.

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |