ورف در شَه  گی دَر هَنِه

برف آب شود مدفوع پیدا می شود.

کنایه از این است که هر عمل زشت و ناپسندی عاقبت آشکار خواهد شد.

 هیته دَر جَنِه    کَلَنِه

یک ریز حرف چرت و پرت می زند.حرفهای بی سرو ته و بدون حساب می زند.

 در گونه  دیوار تو گوش باش

به در می گوید تا دیوار بشنود. کنایه از غیر مستقیم مطلبی را به کسی فهماندن است تا ناراحت نشود.

یکی درِ زَنِه   یکی تَختَه

یکی به در می زند و یکی به تخته تا صدایش درآمده و مطلب خود را به فرد دیگر بطور غیر مستقیم بفهماند.

 خدایا در و تخته چوتَه کسن همره جورا کُردِه

خدایا چطور درب و تخته را چطور با هم جور کردی!. کنایه از حکمت در کارهای خداوند است.

 پُرسان پُرسان آدم تا کربلا شا شَنِه(شونون)

با پرسش نمودن می توان راه کربلا را پیدا نمود.کنایه از همت  و تلاش نمودن بیشتر افراد در کارهاست که اگر نیّت پاک و درست باشد می توان به هدف خود رسید.

*در گذشته مردم شهرستان رامسر و حومه پای  پیاده و یا با قاطر مسافت رامسر تا کربلا را به مدت 5/1 ماه رفته و یک هفته در انجا می ماندند . سپس 5/1 ماه نیز طول می کشید تا از مرز کرمانشاه و قصرشیرین به زادگاه خود برگردند.بعضی از پیران و سالخوردگان و افراد بسیار مریض  که توان برگشت را نداشتند در همانجا می ماندند و به اصطلاح مجاور می شدند تا عمرشان به سر آید.

  گود موسو

کسی که زیاد و پیش از موعد خود حرف می زند . کسی که نسنجدیده و بدون اندیشه کردن حرف می زند.

 

نوشته شده توسط محمد ولی تکاسی  | لینک ثابت |