
http://www.blogfa.com/photo/b/brn.jpg
چوبهای تختی به طول 40 تا 45 سانتیمتر و عرض 30 سانتیمتر و قطر 2 سانتیمتر توسط لَت تراش ها از چوب درختان جنگلی تهیه می شد. لَت نماد معماری سنتی و خانه های زگالی جواهرده نیز می باشد. لَت ها با سنگ های روی آن با گذشت قریب به یک قرن هنوز بر پشت بام خانه ها ی جواهرده خودنمایی می کنند که از مقاومت آنها در برابر آفتاب و بارش نزولات جوی در زمان های طولانی حکایت می نماید.

http://kordkuynews.ir/wp-content/uploads/2013/11/44930274582165947389.jpg
بکار ورزای بکار ورزای
تی شاخان(شوشان) گل اناره
دعا بوکن تی صاحب یار بگیره یار بگیره
تی شاخان نوک طیلا بگیره
http://www.4shared.com/download/fvKCpCDdce/Photo-0040.jpg

عکس: محمد ولی تکاسی (شهریور 1392)

http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1391/6/30/111230_101.jpg
داشتن موهای زیبا و پرپشت امروزه به یکی از معیارهای زیبائی تبدیل شده است و در نقطه ی مقابل ریزش مو و طاسی به موضوعی نگران کننده و دلهره آور مبدل گشته است. فارغ از این نظر که این اهمیت بخشیدن بیش از حد، موضوعی درست است یا خیر؛ باید گفت موضوع علم ترمیم مو و کاشت موی طبیعی که از حدود 50 سال قبل پا به عرصه ی وجود گذاشت، بر رفع این معضل تأکید دارد.
طاس: دوگروز بُشام دکتر دیم مو بکارِم هر تار مو یکصد هزار تومان!!
طاس: دیروز دکتر رفتم برای کاشتن مو. هر تار مو یکصد هزار تومان!
دوست: چی گونِه تو ؟ مگر ایمکان دارِه؟
دوست: چه می گویی تو؟ مگر امکان دارد؟
طاس: آها ، "پول هَدِه بالای سبیل آبرو چاکانِن". از پس سر یا از اوجار وگیرَنِن جلوی سر کارِنِن!
طاس: بله، " پول بدهی بالای سبیل برای تو آبرو درست می کنند". از پس سر یا از شرمگاهی برمی دارند و جلوی سر می کارند!
دوست: اَمِه مثل هیپی ها! ونی وکِی کلاچ فَک.
دوست: بعد مثل هیپی ها و مثل لانه کلاغ دارای موهای مجعّد(فرفری) و پر پشت شوی!
طاس: دِ چاره چی یَه؟ یِه گاو دَشتِم ورِه بروتِم خوشته کَل سَره دوا بوکونِم. خوش تیپ وَکِم!
طاس: دیگر چاره چیست؟ یک گاو داشتم فروختم تا طاسی سر خود دوا کنم و خوش تیپ بشوم!
دوست:شِه " کَل گرما" شاید فایده بوکورده بی . اگر کلاه گیس هم بنی بی هم قشنگ تر با هم ارزانتر!
دوست:می رفتی تا آبگرم مخصوص طاس ها شاید افاقه می کرد. اگر کلاه گیس می گذاشتی هم قشنگ تر بود و هم ارزانتر!
طاس: ده جلسه وَنِه بوشوم کاشت مو.
طاس: ده جلسه باید برای اشت مو بروم.
دوست : یاد این بیت دَکِتِم:
دوست: یاد این بیت افتادم:
" سَر اگر کَلا با بیخودی شامپو نزن --- پرتقال اگر پول نابا وَگ وَچِه خانه دل چو نزن!!
" اگر سر تو کچل شد بیهوده شامپو نزن----- پرتقال اگر پول نشد در داخل خانه بچه هایت را کتک نزن!!
نتیجه اخلاقی:
طاسی سر صفتی است که بر روی کروموزومهای غیر جنسی (اتوزومی) بوده و به نسل بعد چه دختر و چه پسر منتقل می گردد . اثرات سوء تغذیه و عدم رعایت بهداشت نیز بسیار کمتر از اثرات ژنتیک در بروز این پدیده تأثیرگذار است.
http://www.4shared.com/download/-oz5-ts_ba/2011-01-07_103341.jpg

عکس: محمد ولی تکاسی(جواهرده رامسر روستای هدف گردشگری . شهریور1392)
http://www.momtaznews.com/wp-content/plugins/wprobotf/images/42018__jw5v1eslgfnemlv8ozf.jpg

ادامه مطلب

http://www.4shared.com/download/FxdLrnpA/Picture_480.jpg
مسجد سکینه آباجی(واجب الاحترام) رامسر
مسجدی است با شکوه و بزرگ که در ضلع غربی میدان بزرگ جواهرده می باشدو بنای آن از سنگ و گل و چوب است و قبلا لَت پوش بود اما بعدها مبدّل به شیروانی حلبی گردید. به احتمال بنای اولیه آن توسط مرحوم سکینه آباجی همسر مرحوم آقاصمد نحوی انجام شد. تاریخ بنای این مسجد به حساب جمل در مصراع زیبای زیر که با خطی زیبا در سرکش شرقی روبروی پنجره بزرگ نوشته شده بود آمده است:تاریخ این بنا در سال 1297 هجری شمسی است.با توسعه فضای میدان جواهرده و جهت حفظ بافت قدیمی جواهرده این مسجد نیز برای عبادت مسافران و گردشگران جواهرده در معرض احیای مجدّد و بازسازی قرار گرفت. وجود سنگ قبرهای مثلثی شکل در محوطه از قدمت بسیار زیاد آن حکایت می کند.

http://www.4shared.com/download/EtSfPqhq/Picture_576.jpg

http://www.4shared.com/download/ZopIDCon/Picture_429.jpg
مسجد دارالوداع جواهرده رامسر
این بنا در سال 1327 شمسی در اثر سقوط بهمن (اصطلاح گیلکی رامسری پوؤ) کاملا ویران شد ولی دوباره توسط مشهدی محمد مسگرو سایر مردم احداث شد. بعد از انقلاب اسلامی ایوانی به آن اضافه گردید. در حال حاضر به عنوان محل روضه خوانی از آن استفاده می شود.
مسجد دارالوداع جهت بدرقه زائران عَتبات عالیه و مکّه نیز کاربرد داشت که با چاووش خوانی نیز همراه بود. از چاوش خوانان معروف جواهرده می توان از مشهدی حسن زرگر، مشهدی قاسم، کوبو فاطمه، زرگر یعقوب و افتخاری (شیشه بر) نام برد.
مردم کشور عزیزمان ایران از گذشته های دور به کاربرد البسه پشمی در جهت مقابله با سرمای زمستان و رطوبت زمین و همچنین ثابت نگهداشتن درجه حرارت بدن پی برده بودند. البسه پشمی ضمن عایق بودن دارای قابلیت انعطاف نیز هستند و بیشتر توسط زنان روستایی بافته شده و برای استفاده همه اعضای خانواده از بزرگ و کوچک و یا فروش آنها در بازارهای محلی اقدام می شود.
از مهمترین بافته های پشمی که هنوز هم در شهرهاو روستاهای کشور خصوصأ در مناطق گیلان و مازندران رواج زیادی دارند می توان به انواع جوراب(ساق بلند و ساق کوتاه)، انواع شال(گردن و کمر) و کلاه، انواع پوشش زمستانی نظیر پالتو[1] اشاره نمود . از انواع قدیمی تر البسه پشمی می توان به شولا، چوخا و در لهجه گیلکی رامسری به "کولَئر" اشاره نمود.
در فرهنگ فارسی معین واژه "چوخا" به نوعی جامه پشمی خشن که چوپانان و کشاورزان پوشند اطلاق شده است. در لغت نامه دهخدا، چوخا (چوخا)، جامه ای است پَشمین . (شرفنامه ٔ منیری ). جامه واری که از پشم بافته باشند. (برهان ) (ناظم الاطباء). جامه ٔ پشمین کوتاه که نوعی از لباس فقراست و ترکی است .
چوخه[2] ، علاوه بر نام کُشتی محلی در شرق کشور نظیر خراسان نام کُتی است از پارچه پشمی محکم و بادوام از جنس جاجیم که به "چاخا" مشهور است. در گذشته، عشایر "چاخا" را از پشم شتر یا گوسفند می بافتند. این لباس تقریبا به صورت نیم تنه است که آستینهای آن کوتاه بود و حد اکثر تا آرنج بافته می شد. برای محکم شدن چاخا، مبارزان، شالی به نام دوال به کمر می بندند و دامن چوخا را به دور شال می پیچند.
http://ifkch.org/portal/images/stories/demo/front4.jpg
چوخا بافی:
یشینه تاریخی چوغا به دلیل شباهت ساختمانی آن به جاجیم همانند آن دارای قدمتی بسیار بوده و تاریخچه آن برمی گردد به زمانی كه پشم ریسی ، تولید نخ و بافت آغاز شد.
مواد اولیه این رشته صنایع دستی، پشم و یا نخ پنبه ای و تولیدكنندگان این نوع پارچه را عمدتاً زنان روستایی تشكیل می دهند كه با استفاده از دستگاه های بسیار ساده بافندگی ( دار افقی ) با حداكثر عرض 50 سانتی متر به بافت می پردازند، قبل از شروع بافت پشم ها را شُسته و شانه می زنند و با چرخ به نخ تبدیل می كنند. هنگام نخ ریسی به این نكته باید توجه داشت كه چله ( تانه ) قدری نازك تر از پود بافه ریسیده شود.
![]()
http://multimedia.mehrnews.com/Original/1392/03/21/IMG09572716.jpg

با این نوع پارچه كت و شلوار مردانه ای دوخته شده كه در منزل و محیط های كاری چون دامداری ، خاصه در فصل سرما استفاده می شود.
کولَئر(اصطلاح گیلکی رامسری):
در پوشش چوپانان کوچ رو و دامداران محلی در شهرستان رامسر و ییلاقات آن از دونوع کولئر استفاده می شود یکی کوچکتر ، سبک تر و ساده تر است و دو طرف آن با کمک گره ای پشم های به هم تنیده شده را به هم می رسانند و دیگری بزرگتر و سنگین تر است که بیشتر توسط گالش ها(دامداران کوهستانی) مورد استفاده قرار می گیرد . دو طرف آن که بر روی دوش ها قرار می گیرد پهن تر بوده و دارای گوشه های مثلثی شکل است. نوع بزرگتر آن معمولأ به رنگ سیاه بوده و از موی بز تهیه می شود.
http://iranresearch3000.persiangig.com/image/trip17.jpg

![]()
http://siyahkal.com/upload/image/norooz-bal-/norooz%20bal%20(4).jpg
.jpg)
http://siyahkal.com/upload/image/norooz-bal-/norooz%20bal%20(7).jpg
منابع مورد استفاده:
1- وب سایت وَرگ
[1] - به دلیل وزن زیادتر از رونق پالتو های پشمی کاسته شده است و امروزه بیشتر از البسه کرکی و یا پلی آکریلیک(سنتتیک) استفاده می شود.
[2] - چوخا که چغا و چوغا نيز خوانده مىشود نوعى بالاپوش محلى و لباس ويژهٔ بختيارىهاست که معمولاً به رنگ تقريباً سفيد با نقوشى به رنگهاى سياه يا آبى بافته مىشود که نوع مرغوب آن از پشم است. بهترین نوع چوقا نوعی است که در طایفه بهداروند در تش کیارسی بافته شدن وبه چوقا «کیارسی» معروف است. بعد از آن چوقای«موری» که در طایفه موری بافته میشود شهرت دارد.
س.م.ک: از بَس بخواردِه تا شَط کُنِ بُن. بِرماسِه. دِ وَسّا کُن!
س.م.ک: از بس خوردی تا زیر گلوی خود باد کردی . دیگر بس کن!
ل.م.ن: دِ چاره چی یَه؟ خرج زن ها و بچه ها زیادا با!
ل.م.ن: دیگر چاره چیست؟ خرج زن ها و بچه ها زیاد شده است!
س.م.ک:" به اسم موسی به شکم عیسی"
س.م.ک: "به نام موسی به شکم عیسی"(کنایه از فرصت طلبی).
ل.م.ن:" آدم سلوک مار وازنِه " خیال کانِه سادَه؟ مو یِه کم خوشته آینده رِ پس انداز کانِم!
ل.م.ن: "پدر آدم در می آید خیال کردی ساده است ؟من کمی هم برای آینده خود پس انداز می کنم!
س.م.ک: حتما یِِه کم ای دونیایَه رِه. یِه کم هم اُ دونیا یَرِه خیرات بکن بی انصاف!. ان شاء الله "پشت دونیا تَش بگیری"." تِره قِران(کیل) دنی بی"! خدا تِرِه نیامُرزه!. ای رانت خوار بی اصل و نَسَب!
س.م.ک: حتما کمی برای این دنیا. کمی هم برای آن دنیا خیرات بکن بی انصاف!.ان شاء الله " در این دنیا آتش بگیری". مرگت فرارسد و اثری از تو نماند:! خدا تو را نیامرزد! ای رانت خوار[1] بی اصل و نَسَب!
ل.م.ن:لازم به تی گوتِن نی یَه. خدا خودش دانِه کی یَه بیامرزه کی یَه نیامُرزِه! تو مواظب خودشِه نماز و روزه باش!
ل.م.ن: لازم به گفتن شما نیست. خدا خودش می داند چه کسی را بیامرزد و چه کسی را نیامرزد!تو مواظب نماز و روزه خودت باش!
نتیجه اخلاقی:
ای رانت خوار عزیز" چیزی که رندان همه خوردند تو یک جا خوردی"
[1] - رانت خواری: چیزی فراتر از حق کمیسیون، زیرمیزی، عیدی بچه ها و شیرینی انجام کار و بسیار با صرفه تر از همه اینها می باشد.

